این اتهامات تا بدانجا پیش رفت که بانک ملی ایران اسم وی را به عنوان ابربدهکار بانکی درفهرست های رسمی خود منتشر کرد و به شایعات دامن زد. اما فقط چند ماه بعد وبا تحقیقات صورت گرفته مشخص شد که وی ابربدهکار بانکی نیست وهیچ بدهی معوقه ای هم ندارد، سهام وی و خانواده اش درتمام شرکت هایی که وی از ۶۰ سال گذشته تاکنون در هیات مدیره آن عضویت داشته هیچ گاه بیشتر از شش درصد نبوده ودرنتیجه کنترلی بر روی سهام یا قیمت گذاری آن نداشته اند و تمام اتهامات وارده ، بی اساس و در حد همان تهمت بوده است.
درنهایت هم هفته پیش محمد رضا فرزین ، مدیرعامل بانک ملی در نشست با خبرنگاران رسما اعلام کرد که نام او به اشتباه درفهرست بدهکاران بانکی قرارگرفته و این اشتباه تصحیح شده است؛ حال آن که وی حاضر به عذرخواهی هم نشد.
آیا این تکذیب کوتاه و دیرهنگام کمکی به جبران ضرر مالی ، حیثیتی، آبرویی و ترورشخصیتی که وی و افرادی مانند وی متحمل شده اند، خواهد کرد؟چرا بانک ملی و دیگر دستگاه هایی که منشا این گونه اتهامات هستند، پیش از انتشار چنین گزارش هایی تحقیق لازم را نمی کنند؟چرا این پیش فرض تنگ نظرانه وجود دارد که هر کسی کارآفرین و سرمایه دارد و صاحب مقام وثروت است، حتما یک جای کارش می لنگد یا متخلف است؟ آیا انتشار فهرستی خام و تحقیق نشده حاوی نام افراد، بازی با آبروی افراد نیست ومرتکبان، آیات و روایات متعدد درباره حرمت آبروی مومن را نخوانده اند؟
چه کسی مسئولیت شرعی، اخلاقی و قانونی چنین خطاهایی رابرعهده می گیرد و چرا کاری چنین ناپخته می شود که با دهها تکذیب هم قابل جبران نباشد؟ آیا انگیزه های پنهان سیاسی در پس انتشارشتابزده چنین فهرست هایی وجودداشته و قرار بوده اشخاص خاصی نشانه گیری شوند؟ آیا انتشار این فهرست هاعمدی بوده است؟…
23302
روزنامه اطلاعات در یادداشتی با انتقاد از مشکل آفرینی برای کارآفرینان نوشت: در یکسال اخیر وشاید قبل تر ، یک کارآفرین متهم به دارا بودن شرکت های صوری و کاغذی، ابربدهکار بانکی ودارای معوقات فراوان و دستکاری سهام شرکت ها از طریق سهامداری عمده درآنها شد.