در سایه بالهای فَروَهَر؛ نیمقرن نگهبانی از کتابهای ایرانباستان

به گزارش خبرگزاری خبر باز به نقل از ایبنا، سردر کتابفروشی ۵۸ ساله پایتخت است؛ پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک. تک پلاک کتابی تهران به نام جامعه زرتشتی.
«فَروَهَر» همچون درخت تنومند، ریشه درعمق تاریخ ایرانباستان و بارور مانده به همت بزرگانی از روزگار معاصر و امروز دارد. جایی که کتابها، پژوهشها و گفتوگوها، پلی هستند میان گذشته و امروز، میان خرد دانش، و میان انسان و کمال.
سطر اول داستان فَروَهَر، سال ۱۳۴۶ به همت مهندس سیروس خسروی، با وقف عایدی فروش خانه برادر مرحومش برای تولد انتشارات، به همین نام نوشته شد. مأموریتی روشن پیشِ رو بود.
سه سال بعد، به همت خیراندیشی به نام «ارباب رستم گیو» از بزرگان جامعه زرتشتی، فروشگاهی در خیابان کاخ آن روزها [«فلسطین» کنونی] در اختیار انتشارات قرار گرفت و ساختمان کتابفروشی نیز به همت ارباب فریدون زرتشتی بنا و چراغ کتابفروشی فروهر روشن شد.
مسئولیت نخستین فروشگاه، بر دوش «مهربان خداوندی» بود؛ مردی که سنگ بنای حضور فروهر در عرصه فرهنگی را گذاشت. پس از او، هاشم رضی، پژوهشگر جوان آن روزها، سکاندار کتابفروشی شد؛ کسی که بعدها با انتشار بیش از ۶۰ کتاب، یکی از معتبرترین نامها در پژوهش فرهنگ ایران باستان شد. «فروهر» برای او نه فقط محل کار، بلکه پایگاهی برای پرورش اندیشه بود.
چراغ عمر کتابفروشی، از نسل اول به دست نسل دوم همچنان روشنایی میگرفت. صاحبنامهایی همچون هرمزیار هرمزیاری و جمشید هرمزیاری، راه را ادامه دادند؛ و نسل سوم، وارثان نام ریشهدار فروهر میآیند زندهنگهدار نام فروهر هستند. ادامه یک عهد فرهنگی بود؛ عهدی برای پاسداری از کتاب و دانش و تاریخ و فرهنگ بلند ایران زمین.
فروهر اما فقط در چارچوب آهنی کتابفروشی، محدود نبوده، این نام با تاریخ سوختن کتابها به آتش نامداران فرهنگستیز در خاکستر شدن کتابخانهها یا کتابسوزیهای مغولان ربط دارد. حافظان فروهر، حتی در مهاجرت به هند، با نام پارسیان، نخستین دغدغهشان حفظ کتابها بود. کتابفروشی نیز در همین مسیر شکل گرفت: حفظ فرهنگ مکتوب ایران باستان، در برابر فراموشی.
نامهای بزرگی با این فروشگاه گره خورده است. موبد «فیروز آذرگشسب»، دومین مترجم اوستا پس از استاد «پورداوود»، کتاب مقدس زرتشتیان را به فارسی اوستایی برگرداند و حق امتیازش را به فروهر بخشید؛ حرکتی که فروهر را در جایگاهی ویژه نشاند. پژوهشگران و نویسندگانی چون دکتر حسین وحیدی، جلیل دوستخواه، علیاکبر جعفری و کوروش نیکنام هر یک روزگاری در این کتابفروشی نشستند، با دانشجویان گفتوگو کردند و آثارشان را در همین جا عرضه کردند. بسیاری از آنان بعدها به چهرههای شاخص ادبیات و فرهنگ ایران بدل شدند، اما ریشه کارشان در فروهر بود.
کلیددار امروز «فَروَهَر» دکتر فرزانه گشتاسب، صاحب دو کتاب برگزیده در کتاب سال است. استاد تمام فرهنگ و زبانهای ایرانباستان است.
پدرام سروشپور، عضو هیأتمدیره انتشارات فروهر میگوید: «خانم دکتر با دقت و وسواس علمی، مسیر کتابفروشی رو بهسوی مرکزیت علمی و دانشگاهی پیش بردند. در دوره مدیریت ایشون، کتابها با انتخاب هیئتی از استادان منتشر میشه البته نه برای درآمدزایی بلکه برای حفظ اعتبار علمی. حمایت خیراندیشان جامعه زرتشتی هم این مسیر رو ممکن کرده»
کتابفروشی فروهر هنوز همان ویترین قدیمی را دارد؛ تابلویی ترکخورده...
مدیرانش بر این باورند که سردر آبیرنگ، نشانه هویت فروشگاه است؛ هرچند چالش میان حفظ اصالت و نیاز به نوسازی همچنان پابرجاست. فضای کوچک و قفسههای محدود، گاه دستوپاگیر میشود، اما فروهر، همچنان کوشیده هم خاطره قدیم را زنده نگه دارد و هم همراه زمان حرکت کند.
و اما نامش: با فتحه بخوانید فَروَهَر...
«فروهر به معنی نیروی پیشبرنده هست»
در فرهنگ ایران باستان، فَروَهَر نماد انسان کامل است؛ پیرمرد بالدار و نماد هخامنشی. با دست راست برافراشته و حلقه عهد و پیمان در دست چپ. سه بخش بالهایش یادآور «پندار نیک»، «گفتار نیک» و «کردار نیک.» حلقه کمربندش نماد زمان بیپایان و «چه انتخابی بهتر برای کتابفروشیای که رسالتش رساندن انسان به کمال از راه دانش است؟»
امروز، فَروَهَر در عمر بیش از ۵۰ سال استوار ایستاده است. مکانی کوچک اما معتبر زیر سایه تاریخ؛ جایی که کتابها، پژوهشها و گفتوگوها همچنان ادامه دارد. شاید در نگاه نخست، فروهر فقط یک کتابفروشی باشد اما درحقیقت، بخشی از حافظه جمعی ایرانیان است؛ بخشی از تلاشی بیپایان برای حفظ و پاسداری از فرهنگی که بارها در تاریخ در معرض نابودی بوده و هنوز زنده است.
۲۵۹
سطر اول داستان فَروَهَر، سال ۱۳۴۶ به همت مهندس سیروس خسروی، با وقف عایدی فروش خانه برادر مرحومش برای تولد انتشارات، به همین نام نوشته شد.
نظرات