میتوان گفت باتوجهبه گستردگی موضوعاتی که آلمانیها بیکباره با وقوع جنگ با آن مواجه شدند، فرصت پیشبینی نتیجه جنگ را بهطور علنی نداشتهاند، اما درواقع، اینکه اندیشکدههای آلمانی کمتر به گمانهزنی درمورد آینده جنگ اوکراین پرداختهاند، سه علت مهم دارد: نخست، دوستی دیرین آلمانیها با رهبران روسیه هرگونه اظهارنظر آلمان در حمایت از اوکراین را عاری از صداقت مینمایاند (برای رفع این مورد، رهبران جدید آلمان با اتهامزنی به شخص آنجلا مرکل درمورد مسئولیت افزایش روابط با روسیه و چین، فضای تنفسی برای همراهی با صدای حامیان اوکراین در اروپا یافتهاند)؛ دوم، چالشهای مهم ملی ناشی از وابستگی به روسیه اجازه نمیدهد آلمان بیپرده زشتی اقدام جنگطلبانه روسیه را به روی آن بیاورد؛ سوم، آلمان نگاهی عمیق به آینده اتحادیه اروپا و پیامدهای جنگ برای اتحادیه در مقابله با دیگر قدرتهای رقیب در تنظیم نظم بینالمللی آتی دارد که مانع از تمرکز بر فقط یک محور و حدس درمورد آن است (بهطور ضمنی آلمان روسیه را پیروز نبرد میداند و وضوح این پیشفرض در تحلیلهای آلمانی بسیار بالا است)؛ چهارم، از دید آلمانیها، آینده جنگ مسئلهای است که به تصمیم روسیه و اوکراین برمیگردد و آنها نقشی حداقلی برای خود در این موضوع قائل هستند (آلمانیها معترفند ما کاری برای جنگ نمیتوانیم انجام دهیم، پس کاری برای خود انجام دهیم)؛ پنجم، جنگ با همه خشونت و وحشتآفرینی آن، موضوع و تحولی درحال تکوین برای آلمان است، بهاینمعنا که اگرچه مردمانی در میدان نبردی درحال تنازع برای بقا هستند، اما راهحل نهایی با گذر از فرایند تحریم، مذاکره، دیدار و توافق حاصل میشود.
مطالعات آلمانیها درمورد این جنگ، بیشتر بر بایستهها و ضرورتهای مترتب بر اوکراین، اروپا و جهان متمرکز است. در ادامه به هریک از این موارد پرداختهایم.
اوکراین
وضعیت اجتماعی، نظامی و سیاسی آتی اوکراین
- اندیشکدههای آلمانی بر این باورند که بسیار بعید است بتوان مانع نفوذ هر چه بیشتر روسیه در امور داخلی اوکراین شد؛
- روسیه میتواند با بهدست گرفتن امور سیاسی اوکراین و غیرنظامیسازی آن، کاملاً ارزشهای خود را در این کشور تزریق کند و وضعیت اجتماعی را تحت کنترل قرار دهد؛
- از دید اندیشکدههای آلمانی، جدال اتحادیه اروپا و روسیه بر سر اشاعه ارزشها در اوکراین، فقط به ضرر این کشور جنگزده تمام خواهد شد، باوجوداین، اوکراین سد نفوذ روسیه به اروپا است و حفظ این سنگر ضرورت دارد.
نامزد ابدی عضویت در اتحادیه اروپا
- نامزدی عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا اقدامی احساسی، ولی معنادار در حمایت از این کشور بود؛
- به احتمال بسیار زیاد اوکراین نخواهد توانست معیارهای عضویت کامل را بهدست آورد و برای مدتی مدید در همین وضعیت خواهد ماند؛
- با نامزدی عضویت، اوکراین عملاً به «بافر زون» یا منطقه حائل اروپا و روسیه تبدیل شد و اتحادیه اروپا با پذیرش نمادین اینکه جراحات وارد به اوکراین، جراحات وارد به اروپا است، نقطه دردی به روسیه نشان داده است که کیلومترها دورتر از خانه اعضای اتحادیه است.
تشدید وابستگی اوکراین به اتحادیه اروپا
- اتحادیه اروپا با رأی به نامزدی عضویت اوکراین، این کشور را بهعنوان نماد معنابخش و هستیشناسانه اتحادیه معرفی کرد؛
- نامزدی عضویت، در راستای حفظ حاکمیت اتحادیه اروپا و هدف تأسیسی آن بود؛
- به گفته اندیشکدههای آلمانی، عضویت اوکراین در اتحادیه باید بهعنوان زیربنای رویکردی همزمان ارزشمحور، امنیتی و اقتصادی در تعریف هدف تأسیسی اتحادیه اروپا تبیین شود، یعنی هدف از تأسیس اتحادیه همزمان ارزشهای مشترک، امنیت و اقتصاد است؛
- با این نامزدی، اتحادیه ناگزیر است مسئولیتهایی درمورد آینده اوکراین بپذیرد. شاید این نقش فقط بر دوش نهاد اتحادیه اروپا باشد، نه بر دوش اعضای آن، یعنی فرمالیته و بدون صرف هزینه باشد، اما اوکراین را به اتحادیه وابستهتر میکند.
پذیرش سرنوشت یا روسیهنوشت برای اوکراین
- اندیشکدههای آلمانی باتوجهبه اینکه پذیرفتهاند روسیه در اوکراین دست بالا را دارد، در تضاد پذیرش یا رد سرنوشتی هستند که مسکو برای کیف نوشته است؛
- حداقل حل مشکلات جنگی و نظامی در اوکراین، اگر روسیه مسئولیت اقدامات خود را بپذیرد راحتتر انجام میشود و در این راه میتوان (بهرغم مخالفتها، بهویژه در رهبری جدید آلمان) مذاکراتی با مسکو داشت.
آینده اروپا
قطبنمای استراتژیک (نقشه راهی برای اتحادیه اروپا به عنوان یک بازیگر امنیتی)
- اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن اگر نمی خواهند به مهره ای در سیاست قدرت های دیگر تبدیل شوند، باید اقدامات بین المللی خود را با واقعیتهای روز تطبیق دهند؛
- قطبنمای استراتژیک اتحادیه اروپا با ارائه شفافیت بیشتر در مورد اهداف و ابزارهای سیاست خارجی و امنیتی اروپا به تطابق با واقعیتهای روز کمک میکند؛
- قطبنمای استراتژیک، اتحادیه اروپا را به وضوح در معرض رقابت ژئوپلیتیکی میبیند که در همسایگی خود شاهد تهدید مستقیم روسیه است؛
- تمرکز اصلی قطبنمای استراتژیک بر بازدارندگی و دفاع است و هزینه اعضا برای پیشبرد اهداف را ایجاب میکند.
ضرورت دستورالعمل های روشن برای نظم امنیتی آینده در اروپا
- اروپا باید سه دستورالعمل را جهت تنظیم نظم امنیتی آینده در اروپا در نظر بگیرد:
- سیاست امنیتی همکاری در قبال مسکو دیگر امکان پذیر نیست؛
- ناتو باید حضور نظامی قوی در جناحهای شمالی و شرقی نشان دهد؛
- سه هدف مهم استراتژی امنیت ملی: تضعیف روسیه، ادغام غرب اوکراین و دفاع نظامی و بازدارندگی هستند.
ناتو و امنیت اعضای اتحادیه اروپا
- در جریان جنگ اوکراین، انسجام و اطاعت بیسابقهای از «پدربزرگ بایدن» حتی ازطرف فرانسه در اقدامات ناتو برای نجات اوکراین دیده شد؛
- اروپا باید نگران دوران پسا بایدن، رفتن یک چهره قابل اعتماد برای کلیه اعضا باشد (بایدن به عنوان آخرین رئیسجمهور فراآتلانتیسیست با تجربه عمیق جنگ سرد و تعهد عاطفی به اروپا در تاریخ ثبت خواهد شد)؛
- درصورت نبود بایدن (آمریکا بر چین متمرکز خواهد شد و لذا)، دو پیشنهاد مکرون، رئیسجمهور فرانسه درمورد مرگ مغزی ناتو روی میز است:
- خودمختاری استراتژیک اروپا از نظر استراتژی و توانایی نظامی؛
- و همچنین بازگشایی گفتوگوی استراتژیک با روسیه بازسازی سیاست همسایگی اروپا؛
- بنابراین، افزایش بودجه نظامی در ناتو ازطرف شولتز و مکرون اشتباه و بهدور از منافع اتحادیه ارزیابی میشود.
تغییر قوانین پیوستن به اتحادیه اروپا در پرتوی رقابتهای جهانی
- انسجام در رأی به نفع عضویت اوکراین در اتحادیه، خود بهتنهایی، برای آلمانیها بسیار مثبت ارزیابی میشود با این استدلال که میتواند امیدی برای قویتر شدن اتحادیه در پرتوی رقابتهای جهانی باشد؛
- شمار بیشتر اعضا، بهعنوان قدرت بیشتر اتحادیه اروپا دیده میشود؛
- اوکراین برای تبدیل وضعیت نامزدی به عضو دائم باید هفت تغییر اساسی در سیستم قضایی و دولت را انجام رساند که از جمله آنها تضمین یک دستگاه قضایی مستقل، از بین بردن فساد در سطوح بالا و محدود کردن قدرت الیگارشیها است؛
- بااینحال، ناظر بیرونی میتواند ترس و فراری رو به جلو را در اعضا- همراه با زیرپا گذاشتن تمامی قوانین عضویت و الحاق – مشاهده کند؛
- اتحادیه اروپا پس از جنگ اوکراین، برخلاف گذشته که همسایگان را پاسخگو میدانست، مایل است بار مسئولیت امنیتی، اقتصادی و اجتماعی را روی دوش اعضای اتحادیه اروپا بگذارد و کشورهای حاضر در همسایگی این نهاد را عضو علیالبدل امنیت و اقتصاد خود بشمارد (اطمینان پیدا میکند که حداقل نیرویی برای دفاع در مرزها وجود دارد)؛
- اتحادیه اروپا مایل است درمقابل روسیه، چین و آمریکا، ژئوپلیتیک حضور و اثرگذاری خود را با جغرافیای گستردهتر و اعضای بیشتر بازتعریف کند.
افزایش هزینههای همسایگی جنوبی (ایران، سوریه، مالی، لیبی، خلیج فارس) برای اروپا
- جنگ اوکراین موجب افزایش هزینههای همسایگی جنوبی (ایران، سوریه، مالی، لیبی، خلیج فارس) برای اروپا شده است؛
- افزایش پروندههای حل نشده نظیر هستهای ایران، امنیت سوریه، نظامیگری در مالی و لیبی را شاهدیم؛
- قدرت گرفتن روسیه در منطقه همسایگی جنوبی اروپا و الزام تصمیمگیری مشترک اروپا با روسیه از این پس درمورد آینده منطقه دیده میشود؛
- بااینحال، اروپا همچنان مایل است با کمک گرفتن از ترکیه، کشورهای حاشیه خلیج فارس و هر نیروی داخلی دیگری، راهی برای افزایش نفوذ خود بیابد.
تأثیر جنگ بر اصلاحات مالیِ (fiscal reform) اروپا
- پس از جنگ اوکراین، چگونگی مقابله با تورم و کمبود عرضه که به افزایش قیمت انرژی و ناامنی غذایی ترجمه شده بر بحث اقتصادی حاکم است؛
- هدف از اصلاحات مالی این است بررسی شود آیا مقررات مالی محدودی که ۳۰ سال پیش در معاهده ماستریخت ایجاد شد و اساس پیمان ثبات و رشد را تشکیل میدهد، باید برای مقابله با چالشهای دوران مدرن ما ناکافی تلقی شود یا خیر؛
- چارچوب مالی اتحادیه اروپا باید از نظر فنی معقولتر شود، اما باید به گونهای طراحی شود که بتواند واقعیت جدید امروز را توضیح دهد؛
- قوانین ساده و بهبودهای فنی یک ضرورت در روند اصلاحات است. با این حال، این باور عمومی وجود دارد که چارچوب مالی باید نیاز به افزایش هزینهها را برای عملکرد بلندمدت، چه از طریق ایجاد صندوقهای استقراضی مشترک، کاهش محدودیتهای بدهی و کسری بودجه، یا یک قانون طلایی کارساز برآورده کند؛
- همچنین در آینده، اتحادیه اروپا باید به مسائل مربوط به نحوه برخورد با اثرات کوتاه مدت یک بحران جهانی دیگر و نیازهای مبرم انتقال سبز و دیجیتال بپردازد.
امنیت غذایی و تأثیرات اقتصادی جنگ اوکراین برای اروپا بهلحاظ کشاورزی
- جنگ علیه اوکراین و تحریمها علیه روسیه منجر به کمبود مواد غذایی در اروپا نخواهد شد، با این حال، از آنجایی که قیمتهای جهانی کالاهای کشاورزی احتمالاً به طور قابل توجهی و دائمی افزایش مییابد، اروپا باید اطمینان حاصل کند که از کسانی که بیشترین نیاز را دارند حمایت میشود.
- حمایت از خانوارهای کم درآمد با افزایش قیمت خواربارهای روزمره، اهمیت فزایندهای برای جلوگیری از افزایش فقر در اروپا خواهد داشت؛
- به عنوان پیامد مستقیم جنگ، بخش کشاورزی اروپا ممکن است در میانمدت متحول شود و منجر به همسویی مجدد شود که در آن کالاهای کشاورزی در اروپا تولید می شوند؛
- در این مورد، مهم است که اهداف قرارداد سبز برای کاهش ردپای زیست محیطی نباید به طور کامل کنار گذاشته شود؛
- در حالت ایده آل، تخصیص مجدد تلاش های تولید به سمت گندم و ذرت، تولید محصولات کشاورزی با ردپای کربن بالاتر مانند لبنیات را کاهش می دهد؛
- این امر میتواند دو هدف را دنبال کند:
- افزایش خودکفایی و تاب آوری؛
- و حمایت از گذار سبز کشاورزی؛
- واکنشها و اقدامات اروپا برای تولید محصولات کشاورزی، سایر نقاط جهان را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد. صادرات کمتر از اروپا ممکن است اثرات متفاوتی داشته باشد: در کوتاه مدت، می تواند منجر به افزایش قیمت ها و کمبود مواد غذایی، به ویژه در آفریقا شود. اما ممکن است برای کشورهایی که صادرات اروپایی کمتر از قیمت بازار جهانی را تجربه کرده اند، فرصتی برای افزایش تولید داخلی باشد.
ضعیفتر شدن ارزشهای جامعه مدنی در اروپا پس از جنگ اوکراین
- مردم هراسان هستند، امنیت و آینده خود را در خطر میبینند؛
- درمورد اهداف اتحادیه اروپا و در آلمان درمورد راهبرد ملی کشور بسیار نگرانی و تردید وجود دارد؛
- مردم برنامههای نو، پژوهشهای جدید و بهروزرسانی موضوعات مطالعاتی در اندیشکدهها مطابق با نیاز روز را از مقامات آلمانی و اتحادیهای خواستارند.
آینده جهان
تأثیر جنگ اوکراین بر آینده اقتصاد جهانی
- پنج پیامد جنگ اوکراین برای روابط اقتصادی جهانی:
- ۱ وابستگی های اقتصادی کاهش می یابد؛
- ۲ ملاحظات ژئوپلیتیکی به طور فزاینده ای روابط تجارت خارجی را شکل می دهد؛
- ۳ تهدید دوشاخه شدن اقتصاد جهانی وجود دارد؛
- ۴ دیجیتالی شدن، زنجیره ارزش جهانی را کوتاه می کند؛
- ۵ جذابیت دگرگونی زیست محیطی تسریع شده است.
- پیامدهای سیاست اقتصادی برای اتحادیه اروپا: اتحادیه اروپا به طور سنتی مدافع چندجانبه گرایی و بازارهای باز بوده است. با این حال، تحولات جهانی در پنج سال گذشته نشان داده است که وابستگیهای متقابل حاصل، که در ابتدا از نظر اقتصادی سودمند هستند، میتوانند به سرعت به وابستگیهای حیاتی تبدیل شوند، در صورتی که از آنها بهرهبرداری سیاسی شود یا حداقل اتحادیه اروپا را در برابر باجگیری آسیبپذیر کند. وابستگی تک تک کشورهای عضو مانند آلمان به گاز روسیه نمونه فعلی و دراماتیک آن است
آینده روابط اتحادیه اروپا و چین در پرتوی جنگ اوکراین
- اقدام چین برای دور زدن تحریمهای علیه روسیه پس از جنگ اوکراین برای اتحادیه اروپا غیرقابل قبول است؛
- درخصوص سیاست اروپایی درقبال چین، سه مورد آزادی عمل را از اروپا سلب میکند:
- ۱ فشار آوردن وابستگی های تکنولوژیکی؛
- ۲ فشار ساختارهای مالی جایگزین؛
- ۳ فشار امنیت انرژی؛
- چین احتمالاً تلاش های خود را برای تأمین انرژی خود از منابعی که کمتر مستعد درگیری های ژئوپلیتیکی هستند، مانند قراردادهای بلندمدت با کشورهای همفکری که می توانند سوخت را از طریق مسیر زمینی تحویل دهند، تسریع خواهد کرد. قرارداد گازی اخیر با روسیه در حال حاضر یک گام در این مسیر است. فشار قوی تر برای تحول سبز و سرمایه گذاری انبوه در تمام منابع انرژی اولیه غیرفسیلی موجود و همچنین در هیدروژن سبز به عنوان یک منبع انرژی ثانویه کلیدی، نتیجه دیگری خواهد بود؛
- راهی برای خروج چین از تردید و دودلی در «وضعیت اوکراین» این است که سرانجام «نقش سازندهای» را که بارها وعده داده است عملی کند. نه اینکه میانجی مستقیم بین دو طرف باشد، بلکه با وزن اقتصادی خود بر روسیه برای پایان دادن به جنگ یا حداقل مذاکره برای آتشبسِ قابل اعتماد فشار آورد؛
- با انجام این کار، چین ممکن است همچنان بتواند نقشی را که برای خود در قرن بیست و یکم ادعا میکند، ایفا کند: نقش یک ابرقدرت جهانی که مایل است به مسئولیتهای همراه با این نقش عمل کند.
راهبرد حفظ وضع موجود در تنگه تایوان
- آلمان و اروپا نیاز به سرمایه گذاری بیشتر برای حفظ وضعیت موجود در تنگه تایوان دارند چون صلح از طریق بازدارندگی سادهتر بهدست میآید؛
- در حال حاضر همه نگاه ها به تهاجم روسیه به اوکراین و این خطر است که درگیری به یک جنگ تمام عیار بین روسیه و ناتو سرایت کند؛ اما اروپاییها نباید خطر درگیری بزرگ دیگری را که در اقیانوس هند و اقیانوس آرام در جریان است، نادیده بگیرند: رویارویی نظامی بین چین و ایالات متحده بر سر تایوان؛
- تایوان یکی از محتمل ترین مکان های جنگ بین قدرت های بزرگ در دهه آینده است. درگیری مسلحانه بین دو قدرت اصلی هستهای جهان - چین و ایالات متحده - پیامدهای فاجعهباری نه تنها در منطقه، بلکه برای سایر نقاط جهان خواهد داشت. چنین جنگی بر سر تایوان نه تنها جان افراد بیشماری را میگیرد و پتانسیل غیرقابل محاسبهای برای تشدید تنش خواهد داشت، بلکه باعث ایجاد شوکها و اختلالات اقتصادی اساسی میشود. این پیامدها به ویژه در اروپا، که اقتصاد آن عمیقاً با اقتصاد هند و اقیانوس آرام در هم آمیخته است، قوی خواهد بود؛
- ضمن اینکه هرگونه حمله به تایوان یک حمله اساسی به نظم حقوقی بین المللی خواهد بود که اعضای اتحادیه اروپا متعهد به حفظ آن هستند.
نفوذ رو به رشد روسیه در آفریقا:
- عامل اصلی نفوذ رو به رشد روسیه در آفریقا، شکست های غرب در زمینه های سیاسی و نظامی است. اگر غرب در مورد مقابله با نفوذ روسیه پس از جنگ در اوکراین جدی است، باید از این نوع شکست ها جلوگیری کند.
- اگر اروپا با روسیه در آفریقا رقابت نکند، با توجه به دسترسی به انرژی ارزان قیمت، مسکو تنها فرصت های جدیدی را به دست خواهد آورد؛
- مسکو به هیچ وجه تنها بازیگر خارجی مرتبط در آفریقا نیست، اما استفاده از شبکههای سایه به آن اجازه میدهد تا با مشارکت بازیگران محلی و منطقهای، ادغام آنها در شبکهها و استفاده از تخصص، بالاتر از وزن خود تلاش کند؛
- این درحالی است که بسیاری از کشورهای آفریقایی از رأی دادن به تعلیق حقوق بشر روسیه در شورای حقوق بشر سازمان ملل خودداری و از تبعیت تحریم های غرب امتناع کردند. آفریقاییها به موضوع بهعنوان دخالت در یک «جنگ سرد جدید» مینگرند و با اشاره به تاریخچه ریاکاری در بین رهبران غربی، به درخواستهای غرب برای همکاری علیه روسیه بیتوجه هستند.
*کارشناس مسائل اروپا
311311
در بررسی آثار و پژوهشهای پنج اندیشکده نخست آلمان مشاهده شد آلمانیها ابعاد جنگ اوکراین را صرفنظر از سمتوسوی آتی آن یعنی «آینده جنگ اوکراین» بررسی کردهاند.