جواد مرشدی: تعلیق تعیین تکلیف نهایی برجام ،آن هم در ایستگاه پایانی موجب شده تا افکار عمومی ، حساسیت خود به اندک خبرهای این حوزه را از دست بدهند و وعده و وعیدهای البته مشروط طرفین مذاکره که از دسترس بودن توافق حکایت دارند، با بی تفاوتی بدرقه کنند.
هر قدر طی ماه های گذشته ، امید به احیای برجام پررنگ بود ، اینک کفه بدبینی ، سگینی می کند و اگر خبر شکست نهایی مذاکرات اعلام رسمی شود ، شوک و تعجب چندانی ایجاد نخواهد کرد.
با این وجود ، مذاکرات غیرمستقیم و تبادل پیام ها و تماس های تیم های مذاکره ادامه دارد و هم زمان ، در رسانه های کشورمان، تک مضراب هایی انتقادی مانند نبود اطلاع رسانی به مردم ، نقش بازدارنده روسیه و ناکارآمدی تیم مذاکره ، منتشر می شود.
خبر باز در گفت و گو با علی مطهری نایب رئیس سابق مجلس که همواره از پیگیران جدی تحولات برجام بوده ، وضعیت و چالش های توافق نهایی را بررسی کرده که با هم می خوانیم :
چرا مذاکرات احیای برجام به نوعی گره خورده است؟
به نظر من چون در تصمیمگیری دوطرف ایران وآمریکا تعلل صورت گرفته، به مرور زمان برجام تا حدی فایده خود را برای دو طرف از دست داده است. اگر در اسفند سال ۹۹ که زمینه توافق فراهم بود این کار انجام میشد به نفع طرفین بود. اگر ما توافق میکردیم و بعد اجازه میدادیم شرکتهای آمریکایی هم وارد رقابت در بازار ایران شوند، پایههای برجام محکم میشد و احتمال خروج آمریکا از برجام خیلی کم میشد. ولی خب دو طرف زمان را از دست دادند و الان به جایی رسیده که هر دو احساس میکنند با این توافق به هدفهای خود به خوبی نمیرسند.
:
-
تازه ترین وضعیت احیای برجام به روایت مشاور تیم مذاکره / غربی ها به مطالبات ایران نزدیک تر شده اند اما ناکافی است / انعطاف زیادی نشان داده ایم
-
ابوالفتح : کست مذاکرات اعلام نمی شود چون دو طرف برنامه جایگزین ندارند
-
انتقاد تند مطهری به «اجازه» و «رهنمود» گرفتن ایران از روسیه در مذاکرات برجامی
البته آمریکا در سال ۹۷ از برجام خارج شد
بله، برای اینکه این کار تکرار نشود راهش همان است که عرض کردم. در نظر داشته باشیم که بایدن در حال نزدیک شدن به زمان انتخابات میاندورهای کنگره آمریکاست و از این هراس دارد که با انجام توافق، رای دموکراتها در آمریکا شکسته شود. از این رو بایدن آن دست بازی که یک سال و نیم پیش داشت اکنون ندارد. همچنین در دوره بعد ریاست جمهوری آمریکا احتمالاً جمهوریخواهان پیروز خواهند شد و احتمال خروج دوباره کاخ سفید از برجام وجود دارد. لذا ایران هم چون احساس میکند تضمین کافی در دست ندارد الان نمیتواند درست تصمیم بگیرد.
جنگ اوکراین هم در تحولات برجام بیتاثیر نبوده است، زیرا ایران میخواهد به عنوان همسایه تا حدودی از روسیه حمایت کند و روسیه هم نمیخواهد ایران به عنوان یک عرضهکننده بزرگ نفت و گاز وارد بازارهای جهانی شده و از فشار بر اروپا کاسته شود. لذا چندان مایل به احیای برجام نیست. روسیه میخواهد با ابزار نفت و گاز اروپا را تحت فشار قرار دهد. اگر نفت و گاز ایران وارد بازار جهانی شود طرح روسیه نقش بر آب میشود. لذا شاید ایران تا حدودی ملاحظه روسیه را میکند و اخیرا هم به صراحت از تجاوز روسیه به اوکراین حمایت کرد که کار درستی نبود. باید از رودربایستی با روسیه و آقای پوتین خارج شویم. اشکالی ندارد که به خاطر همسایگی مقداری به روسیه کمک کنیم ولی این طور نباشد که به فکر منافع ملی خودمان نباشیم. به نظر من این عوامل باعث شده که طرفین نتوانند درست تصمیم بگیرند.
اغلب مقامات جمهوری اسلامی و طیفی از فعالان سیاسی اصولگرا نزدیکی به روسیه را در چارچوب «نگاه به شرق» ضروری میدانند. این رویکرد چقدر منطبق با منافع ملی ایران است؟
نگاه به شرق کار بدی نیست، منتها نباید به معنی دور شدن از غرب باشد. ما باید با هر دو طرف ارتباط داشته باشیم، بین آنها رقابت ایجاد کنیم و به این وسیله منافع ملی خودمان را بهتر تامین کنیم. ولی اینکه بگوییم اساسا با غرب قهر هستیم و میخواهیم با شرق کار کنیم، به ضرر مردم است و باعث میشود از خیلی امکانات مثل فناوری غربیها که پیشرفتهتر و بهصرفهتر از فناوری شرقیهاست محروم شویم و بسیاری از طرحها و پروژههایمان را با هزینه بالاتر و کیفیت پایینتر انجام دهیم. ما نباید متکی به یک طرف باشیم. حتما باید سیاست نه شرقی نه غربی را اجرا و از این راه بینشان رقابت ایجاد کنیم و آنچه که به نفع خودمان است انتخاب کنیم. ما نباید کارت بازی روسیه و چین شویم بلکه باید به طور مستقل عمل کنیم. مسئولان ما گاهی درباره جنگ اوکراین مواضع خوبی گرفتند و مخالفت خود را با جنگ اوکراین اعلام کردند و گفتند باید از طریق مذاکره این موضوع حل شود، ولی گاهی هم موضعی گرفتهاند که انگار از تجاوز روسیه به اوکراین حمایت میکنند که موضع درستی نیست.
دولت سیزدهم و اصولگرایان تاکید دارند که میخواهند اقتصاد را بدون برجام اداره کنند، اما آقای رئیسی یک سری وعدههایی به مردم داده که به طور قطع اگر برجام احیا نشود تحقق آنها برای دولت بسیار دشوار و شاید ناشدنی باشد...
بله، ما بدون برجام هم میتوانیم کشور را اداره کنیم ولی خُب یک سختیهای غیر ضروری بر مردم تحمیل میشود و بسیاری از کالاهایی که میخواهیم از کشورهای دیگر وارد کنیم باید با قیمت و نرخ بیمه بالاتر وارد کنیم. همین طور کالاهای صادراتی را ارزانتر بفروشیم تا بتوانیم تحریمها را دور بزنیم. این پولها از جیب مردم میرود. چه ضرورتی دارد که به مردم فشار بیاوریم، مگر تنها راه همین است؟ وقتی فلسفه بعضی سختیها روشن نباشد و مردم ندانند که در قبال این سختیها چه چیزی دریافت میکنیم، معلوم نیست تا آخر مقاومت کنند. الان مقداری چنین ذهنیتی ایجاد شده که واقعا آیا تحریمها اجتنابناپذیر هستند و راه دیگری وجود ندارد؟
به نظر من اگر فشار را از روی مردم برداریم و جامعه دارای بنیه اقتصادی قوی شود، بهتر میتوانیم به آرمانهای انقلاب اسلامی از جمله آرمان آزادی فلسطین برسیم. ما بدون ارتباط خوب با کشورهای اسلامی، عربی و منطقه که برخی از آنها از ترس ما به دامن اسرائیل افتادهاند نمیتوانیم به آرمانهای خودمان برسیم. لذا من این حرف را قبول ندارم که ما میتوانیم بدون برجام به یک اقتصاد ایدهآل برسیم، به طور قطع نمیتوانیم برسیم و باید به همین اقتصاد بیمار ادامه دهیم.
برخی نمایندگان مجلس، منتقد و معترضند که دولت آنان را در جریان روند و فضای مذاکرات قرار نمیدهد. مطالبه برجامی نمایندگان چقدر منطقی و قانونی است؟
من داخل مجلس نیستم و خیلی خبر ندارم ولی ضعف اطلاعرسانی و تعامل، مشهود است، یعنی هیچ کس از محتوای گفت و گوها خبر ندارد. اصلا هیچ توضیحی داده نمیشود که مذاکرات بر سر چه موضوعی متوقف شده؟ وقتی نماینده مجلس مطلع نباشد، به طریق اولی مردم عادی هم مطلع نیستند. این، روش خوبی نیست و حتما باید به نمایندهها گزارش دهند، حتی به مردم باید گزارش دهند به چه دلیل مذاکرات متوقف شده و اگر تصمیم بر این است که اصلا برجام منهدم شود باید به مردم توضیح دهند تا دیگران و کارشناسان هم بتوانند نظر بدهند. صدا و سیما باید راه را باز کند و موافقان و مخالفان همه صحبت کنند. نمیشود بدون اطلاع مردم تصمیمگیری شود، آن هم در موضوعی به این مهمی. حرف نمایندگان منتقد، حرف درستی است.
اگر برجام به نحوی احیا نشود، آیا احتمال گفت و گو و مذاکره مستقیم با آمریکا وجود دارد؟
وقتی برجام منتفی شود رابطه موجود بین ایران آمریکا منفیتر و احتمال برقراری رابطه کمتر میشود و با توجه به شیطنتهای اسرائیل احتمال جنگ هم وجود دارد. ولی امکان برقراری رابطه مستقیم با آمریکا همیشه وجود دارد. اصلا از اول هم قرار انقلاب اسلامی قطع رابطه با آمریکا نبوده بلکه پس از تسخیر سفارت آمریکا که یک اقدام مشکوک و تحت تأثیر چپگراها و شاید سفارت شوروی انجام شد، این موضوع بر کشور ما تحمیل شد. البته خود آمریکا رابطهاش را با ما قطع کرد. ولی همیشه فرصت برای برقراری رابطه وجود دارد منتها یک مقدار شعارزدگی که متاثر از همان گرایشات چپ در اول انقلاب است همچنان بر انقلاب حاکم است و فعلا افق روشنی در این موضوع دیده نمیشود. اگر ما با آمریکا رابطه داشته باشیم به ضرر اسرائیل و به نفع آرمان آزادی فلسطین است. اسرائیلیها به شدت از این که ما با آمریکا رابطه سیاسی پیدا کنیم میترسند و دائما کارشکنی می کنند.
نقش کشورهای میانجی را در این بین چگونه می بینید؟
کشورهای میانجی مثل قطر و عمان درباره برجام یا رابطه با آمریکا تلاش خود را کردهاند ولی ما خودمان باید تصمیم بگیریم. یک حالتی در برخی مسئولان و مقامات ما وجود دارد که فکر میکنند اگر رابطه با آمریکا برقرار شود، به معنی پایان انقلاب است. در حالی که اصلا چنین چیزی نیست و آمریکا هم مثل انگلیس، فرانسه و آلمان است. آنها مواضع مشترکی دارند و همگی حامی اسرائیل هستند. اتفاقا رابطه ما با آمریکا باعث میشود که ما در بسیاری از آرمانهای انقلاب اسلامی موفقتر بتوانیم عمل کنیم، چون ارتباطمان با دنیا گستردهتر میشود و میتوانیم پیام انقلاب اسلامی را به دنیا برسانیم. ولی با انزوای ما پیاممان درست به دنیا نمیرسد.
۲۱۲۱۲
نگاه به شرق کار بدی نیست، منتها نباید به معنی دور شدن از غرب باشد. ما باید با هر دو طرف ارتباط داشته باشیم، بین آنها رقابت ایجاد کنیم و به این وسیله منافع ملی خودمان را بهتر تامین کنیم. ولی اینکه بگوییم اساسا با غرب قهر هستیم و میخواهیم با شرق کار کنیم، به ضرر مردم است