سپهر ستاری: داشتن کرسیهای بینالمللی و نقشآفرینی در تصمیمات کلان ورزش جهان یکی از نقاطی است که ورزش ایران همواره در آن مشکل داشته و نتوانسته در آن موفق ظاهر شود.
همیشه وقتی رشتههای ورزشی مختلف درگیر یک مناقشه بینالمللی میشوند یا ناداوری علیه ورزشکاران ایرانی رخ میدهد، صحبت از لزوم داشتن کرسیهای بینالمللی در ورزش اوج میگیرد ولی در عمل اتفاق خاصی رخ نداده و ورزش ایران از نداشتن کرسیهای بینالمللی تاثیرگذار رنج میبرد.
در این بین موضوع مهمی که نباید فراموش کرد این است که ورزش ایران حتی از کرسیهایی که تصاحب کرده هم نتوانسته استفاده لازم را ببرد. همین حالا بسیاری از مدیران ایرانی در صاحب منصبهای بینالمللی هستند ولی کمتر پیش آمده که بتوانند تاثیر مثبتی بگذارند و اغلب اوقات خنثی عمل کردهاند. حتی خیلی از این کرسیها تشریفاتی هستند و خیلی از مدیران جلسهای هم در آن سمت برگزار نمیکنند و در تصمیمات کلان اثرگذار نیستند.
بسیاری از مدیران ورزشی ایران که در مجامع بینالمللی صاحب پست و مقام میشوند ترجیح میدهند به منافع شخصی خود و حفظ آن صندلی فکر کنند تا اینکه تلاش کنند با تاثیرگذاری خود از خورده شدن حق ورزش ایران جلوگیری نمایند. این یعنی صرف داشتن کرسی در مجامع بینالمللی اهمیت ندارد و موضوع مهم میزان تاثیرگذاری است. ورزش ایران حتی در مقاطعی که کرسیهای مهم و اثرگذار را هم در اختیار داشته نتوانسته از آن استفاده لازم را ببرد. اوج این ماجرا زمان حضور مصطفی هاشمیطبا در IOC رخ داد که اختلافات داخلی در ادامه باعث شد او این پست بسیار مهم را از دست بدهد.
امیررضا واعظ آشتیانی، مدیرعامل سابق باشگاه استقلال و قائم مقابل سابق سازمان تربیت بدنی در گفت و گو با خبر باز در این خصوص صحبت کرد. او ابتدا درباره خنثی بودن عملکرد بسیاری از مدیران صاحب کرسی بینالمللی گفت: بعضی از کسانی که به نمایندگی از ایران در مجامع بینالمللی چه در صدر جهانی و چه در قاره حضور مییابند برای وجهه و منافع خودشان حضور دارند که تعدادشان هم کم نیست. یعنی از نام کشور سوءاستفاده میکنند ولی هیچ خاصیتی برای آن رشته ورزشی ندارند. البته ناگفته نماند کسی که در سطح بینالمللی انتخاب میشود نماینده صرف ایران نیست که فقط از حقوق کشور ما استفاده کند ولی یک جاهایی بحث تضییع حقوق کشور پیش میآید که باید آنجا با منطق و استدلال و قدرت لابی کردن از حقوق ایران دفاع کند. ما گاهی اوقات کسانی را داریم که به خاطر منافع شخصیشان سکوت میکنند. نمونهاش آقایان کفاشیان و تاج هستند. این مدت که آنها نایب رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا بودند چه گلی به سر فوتبال ایران زدند؟ جز اینکه در مقاطعی کشور با انواع و اقسام محرومیتها مواجه شد که ظالمانهترین آنها این بود که گفتند مسابقات تیمهای ایرانی با کشور عربستان در کشور ثالث برگزار شود. یک بحث کاملا غیرمنطقی بود. اینها چه دفاعی توانستند انجام بدهند؟ این کشورها سیاست را در ورزش دخیل کردند. مهمتر از این دیپلماسی ضعیف کمیته ملی المپیک که مزید بر علت است. لذا میخواهم بگویم این افراد برای اینکه پزی داشته باشند یا چیزی بگیرند برای حفظ منافع شخصی سکوت میکنند.
واعظ آشتیانی در ادامه گفت: نمونه این سکوت در انتخابات اخیر در شهر منامه بحرین بود که اینفانتینو حرف نامربوطی درباره خلیج فارس زد. در فضای دیپلماسی سیاسی رسم است که مثلا در سازمان ملل حتی اگر دبیر کل یا نمایند کشوری حرف نامربوطی علیه قلمرو یا سیاستهای کشور دیگر زنند، آنها میتوانند به نشانه اعتراض جلسه را ترک کنند. هیچ امتیاز منفی هم در نظر گرفته نمیشود. آقای تاج در آن جلسه وقتی آن حرف زده شد نمیتوانست به نشانه اعتراض جلسه را ترک کند؟ اگر این کار را میکرد مثلا فوتبال ایران تعلیق میشد؟ خیر. به منافع و امنیت کشور توهین شد. من تعجب میکنم که آقایان مثل شاخ شمشاد مینشینند و تماشا میکنند و بعد میگویند ما اعتراض خصوصی کردیم. چه اعتراضی کردید؟ ما زمانی میتوانیم ادعا کنیم کسی نماینده کشوری در سطح دیپلماسی ورزشی در سطح قاره و جهان است که وقتی به منافع کشورش ضربه وارد میشود، منافع شخصی خودش را کنار بگذارد و منافع کشورش را در نظر بگیرد. آیا تا به حال دیدهایم که کسی این کار را انجام دهد و مثلا جایی که حق ما خورده شده به اعتراض جلسه را ترک کنند یا تذکری بدهند؟
او در پاسخ به سوالی درباره میزان تاثیرگذاری تسلط نداشتن بعضی از مدیران ایرانی به زبان انگلیسی گفت: این یک نوع امتیاز است ولی در تمام دنیا در مراودات دیپلماسی سیاسی، اقتصادی و ورزشی همواره مترجم امین باید حضور داشته باشد. چون ممکن است یک نفر زبان انگلیسی بلد باشد ولی زبان تخصصهای مختلف دارد و بین زبان حقوق، تجارت، ورزش و ... تفاوت وجود دارد و باید مترجم کنار شخص باشد تا صحبتها را منتقل کند. در تمام دنیا رسم است افراد با زبان اصلی کشورشان صحبت کنند. بلد بودن زبان یک امتیاز مثبت است.
واعظ آشتیانی درباره میزان تاثیرگذاری مدیران ایرانی در حوزه بینالملل گفت: باید ببینیم در ورزشهای مختلف مثلا جودو آیا کسی را داشتهایم یا نداشتهایم که قطعا نبوده و اگر داشتیم باید بپرسیم چه کرده است. در فوتبال آسیا ولی داشتهایم. تمام اتفاقات فوتبالی زمانی بوده که حضرات آنجا کرسی داشتند. البته حذف استقلال و پرسپولیس کاملا منطقی و منصفانه بود چون در زمان حضور همین آقایان کفاشیان و تاج به کمک مدیران عامل وقت سندسازی صورت گرفته و این باعث محرومیت آنها شد. اینجا هیچکس نمیتوانست دخالت کند و کاملا منطقی بود چون دستپخت خود آقایان بود ولی در ارتباط با برگزاری مسابقات با کشور عربستان در زمین بیطرف چه استدلالی توانستند بیاورند؟! کمیته ملی المپیک چه کاری کرد یا چه محکومیتی برای این کشورها آوردند؟ هیچی و موضوع هنوز هم ادامه دارد. این نشان میدهد توانایی گفتمان، تحلیل و لابی کردن ندارند و فقط آهسته میروند که گربه شاخشان نزند! آنچه برای آنها اهمیت دارد این است که منافع خودشان حفظ شود.
مدیرعامل سابق استقلال در پایان در خصوص بهبود افزایش کرسیهای بینالمللی و اثربخشی بهتر آنها گفت: ما هرچه در رشتههای مختلف ورزشی موفقیتهای بیشتری در سطح بینالملل داشته باشیم، کرسیهای بیشتری هم خواهیم داشت. باید قدرت لابی و گفتمان ما هم خوب باشد. امروز متاسفانه بعضی از کشورها در آسیا و حتی جهان مافیا دارند و مثلا اینفانتینو زیرآب بلاتر را میزند. این موضوع در قارهها هم وجود دارد. الآن این فیفاهراسی از خود فیفا آغاز شده که دولتها را بترساند که سراغ فدراسیونها نیایند. در قاره آسیا هم کشورهای عربی پول خرج میکنند و به صورت نیابتی کسانی را به هیات رئیسه میآورند که از منافع آنها دفاع کنند. مثلا نپال و میانمار و کشورهایی که فوتبال ضعیفی دارند ناگهان عضو هیات رئیسه میشوند تا در زمان لازم به نیابت از کشورهایی که برایشان سرمایهگذاری و لابی کردند رای بدهند.
:
258 258
دیپلماسی ورزشی و استفاده از کرسیهای بینالمللی یکی از مسائلی است که همواره در خصوص آن بحث وجود داشته است.