نشست خبری رئیس جمهور که برای ارائه گزارش درباره عملکرد یک ساله دولت برگزار شد حاوی نکات مهمی بود. رئیسجمهور از چهار شرط ایران برای توافق سخن گفت که تردیدها را درباره واکنش طرف غربی بیشتر میکند. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که اصولگرایان مدعی بودند با تشکیل دولت توسط ابراهیم رئیسی سرمایه اجتماعی این جریان در بین مردم بیشتر خواهد شد.
اتفاقی که بعید به نظر میرسد در یک سال گذشته محقق شده باشد. برای تحلیل و بررسی این موضوعات با دکتر احمد حکیمیپور، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو سابق شورای شهر تهران گفتوگو کرده است. حکیمی پور معتقد است:«مهمترین چالش جریان اصولگرایی تناقضهایی است که اصولگرایان با آن مواجه هستند. اصولگرایان در گذشته در بیرون از قوه مجریه قرار داشتند و وعدهها و شعارهایی مطرح کردند که آرمانگرایانه بود. این جریان هنگامی که قوه مجریه را به دست گرفت متوجه شد که شرایط به شکلی که آنها تصور میکردند نیست و برخی چالشهای جدی در کشور وجود دارد. امروز اصولگرایان در شرایطی قرار گرفتهاند که باید به این مسائل پاسخ دهند.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
رئیسجمهور در نشست خبری اخیر خود برخی از مشکلات امروز کشور را به عملکرد دولت گذشته ارتباط دادند و بر این باور بودند که دولت در یک سال گذشته تلاش کرده نابسامانیهای باقیمانده از دولت گذشته را ساماندهی کند. ارزیابی شما از اظهارات رئیسجمهور در این زمینه چیست؟
این موضوع که دولت گزارش عملکرد یک ساله خود را در معرض افکار عمومی قرار داده و تلاش میکند نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشد اتفاق خوبی است. با این وجود دولت باید عملکردی که از خود ارائه میدهد دقیق و ملموس باشد و مردم آن را درک کنند. دولت باید گزارشی که ارائه میکند برای افکار عمومی جامعه سنجشپذیر باشد. سنت اشتباهی که در جامعه ما وجود دارد این است که دولتها تلاش میکنند مشکلات جامعه را به گردن دولتهای گذشته بیندازند. دهههای اخیر مرسوم است که مشکلات را به گردن دولت قبلی میاندازند. واقعیت این است که دوران مقصر جلوه دادن دولتهای گذشته به پایان رسیده و در شرایط کنونی مردم از دولت پاسخگویی میخواهند. کسی که در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کرده این واقعیت را پذیرفته که کشور در زمینههای مختلف با چالش مواجه است و به همین دلیل با داشتن راه حل وارد رقابتهای ریاستجمهوری شده است. چنین فردی به مردم قول داده که بحرانها را حل کند و وضعیت را بهبود ببخشد. به همین دلیل بهتر است در گزارشی که به مردم میدهیم به این موضوع اشاره کنیم که به چه میزان به وعدههای انتخاباتی خود عمل کردهایم و به چه میزان مشکلات مردم حل شده است. در شرایط کنونی مهمترین مشکل مردم گرانیها و تورم است. امروز مردم برای تأمین نیازهای اصلی خود با مشکلات جدی مواجه هستند. مردم نیز به خوبی به اتفاقاتی که در یک سال گذشته رخ داده واقف هستند و به خوبی عملکرد دولت را رصد میکنند. به همین دلیل آقای رئیسی باید عملکرد دولت را به صورت دقیق برای مردم توضیح بدهد و آمارهایی به مردم بدهد که مردم آن را در زندگی خود لمس کرده باشند.
دولت عنوان کرده که در شهریور۱۴۰۰ میزان تورم در کشور۶۰ درصد بوده است. این در حالی است که براساس اطلاعات مرکز آمار ایران تورم در این مقطع زمانی۴۵ درصد بوده است.دلیل این اختلاف عددی چیست؟
در این زمینه باید به مراجع رسمی مراجعه کرد و آمارهایی که مراکز رسمی در این زمینه دادهاند. آمارهایی که به صورت رسمی در ایران داده میشود مستند است و براساس واقعیتها اعلام میشود. یکی از مراکز رسمی که آمار ارائه میکند نیز مرکز آمار است. این موضوع کارشناسی و اقتصادی است و اقتصاددانان باید در این زمینه دیدگاههای خود را مطرح کنند. آمارهایی که در گذشته اعلام شده با آمارهایی که امروز اعلام میشود قابل مقایسه است. نکته مهم در این زمینه این است که مردم توجهی به این آمارها نمیکنند و آنچه برای آنها حائز اهمیت است وضعیت اقتصادی و سفره آنهاست. مردم به سفره خود نگاه میکنند نه آمار. در حالی که یک سال از عمر دولت گذشته مردم این سوال را از خود میپرسند که در یک سال گذشته قدرت خرید آنها پایین آمده یا بالا رفته و عملکرد دولت در این زمینه به چه میزان موثر بوده است. آنچه برای مردم اهمیت دارد قیمت کالاهایی است که در زندگی روزمره آنها نقش دارد. مردم به آماری که ارائه میشود مبنی براین که میزان تورم در طول یک سال گذشته در چه شرایطی قرار داشته اهمیت نمیدهند و آنچه برای آنها مهم است این است که در واقعیت چه تغییراتی در وضعیت اقتصاد کشور رخ داده است. مدیران دولت هنگامی که قصد دارند آمار و ارقام ارائه بدهند باید به مردم عادی توجه کنند که منظور آنها را متوجه شوند. اینکه موضوع را به عدد و رقم و کلی گویی بکشانیم چیزی نصیب مردم نمیشود و مشکلات آنها حل نخواهد شد. مردم تنها به دستاوردهایی توجه میکنند که پیامدهای آن را در زندگی خود مشاهده کنند.
رئیسجمهور در حالی از شروط چهارگانه درباره برجام سخن گفت که شرایط احیای برجام در دولت حسن روحانی به وجود آمده بود و دولت سیزدهم میتوانست از مواهب برجام استفاده کند. آیا رویکردی که دولت رئیسی درباره برجام در پیش گرفته به شکلی است که دولت بتواند به واسطه آن مشکلات مردم را حل کند؟
واقعیت این است که از زمان تصمیمگیری درباره برجام زمان زیادی گذشته و این موضوع وارد یک فرایند فرسایشی شده است. فرسایشی شدن این موضوع نیز روی زندگی مردم تأثیرگذار بوده است. هنگامی که مردم در انتخابات حضور پیدا میکنند و به کسی رأی میدهند که در آینده رئیسجمهور کشور شود امیدوار هستند که وی مشکلات آنها را حل کند و کاری کند که چالشهای زندگی آنها کاهش پیدا کند. هر مسئولی باید در مقابل مسئولیتی که نسبت به مردم دارد پاسخگو باشد. صاحبخانه این کشور مردم هستند. به همین دلیل باید اصل را بر منافع و رفاه مردم گذاشت. برجام درگیر گروکشیهای سیاسی شده است. در اواخر دولت آقای روحانی این فرصت وجود داشت که برجام احیا شود. اگر این اتفاق رخ داده بود دولت سیزدهم میتوانست از مواهب برجام استفاده کند و در همین راستا مشکلات مردم کاهش پیدا میکرد. مجلس یازدهم با مصوبهای که تصویب کرد به شکلی دست دولت روحانی را بست. از سوی دیگر با اینکه دست دولت رئیسی را برای برجام باز گذاشته اما هنوز برجام به نتیجه نرسیده است. نکته دیگر اینکه کسی درباره محتوای مذاکرات به مردم گزارش نمیدهد که چه اتفاقی در مذاکرات در حال رخ دادن است.
:
-
خبرگزاری دولت منتشر کرد / رتبه بندی روزنامه های منتقد و حامی دولت رئیسی
-
دولت کم شنواست یا اصولگرایان سکوت کرده اند ؟
اصولگرایان انتظار داشتند که با حضور ابراهیم رئیسی در پاستور سرمایه اجتماعی و سیاسی خود را ارتقا بدهند. آیا این اتفاق در یک سال گذشته رخ داده است؟
اصولگرایان باید واقعیتهای جامعه را نظر بگیرند که آیا در یک سال گذشته میزان رضایتمندی مردم نسبت به گذشته بیشتر شده یا خیر. سرمایه اجتماعی دارای شاخصههایی است که مهمترین آن کاهش آسیبهای اجتماعی و افزایش رفاه و آرامش در سطح جامعه است. باید شرایط را مورد سنجش قرار داد که در یک سال گذشته چه اتفاقی در کشور رخ داده و آیا دولتی برآمده از جریان اصولگرایی موفق شده در این زمینه گامهای رو به جلویی را بردارد. سرمایه اجتماعی براساس واقعیتها جامعه و میزان رضایتمندی مردم بالا میرود. در شرایط کنونی صداوسیما، مجلس و نهادهای دیگر مرتب از دولت تعریف و تمجید میکنند و عملکرد دولت را به شکلی ارائه میدهند که دولت در یک سال گذشته موفق شده تغییرات زیادی در کشور به وجود بیاورد. برخی از مشکلات کشور در یک سال گذشته حل نشده است. امروز هنگامی که با مردم برخورد میکنیم مشاهده میکنیم که همچنان نگرانیها و ناراحتیها به خصوص در زمینه مسائل اقتصادی و گرانیها درسطح جامعه وجود دارد. از سوی دیگر آسیبهای اجتماعی که عمدتا نیز ناشی از مسائل اقتصادی است افزایش داشته است. زمانی ما میتوانیم از ارتقای سرمایه اجتماعی بگوییم که آمارها نشان بدهد که میزان رفاه مردم افزایش داشته و از سوی دیگر میزان آسیبهای اجتماعی نیز کاهش داشته است.
مهمترین چالشهای جریان اصولگرایی را در شرایط کنونی چه میدانید؟
مهمترین چالشهای جریان اصولگرایی تناقضهایی است که اصولگرایان با آن مواجه هستند. اصولگرایان در گذشته در بیرون از قوه مجریه قرار داشتند و وعدهها و شعارهایی مطرح کردند که آرمانگرایانه بود. این جریان هنگامی که قوه مجریه را به دست گرفت متوجه شد که شرایطی به شکلی که آنها تصور میکردند نیست و برخی چالشهای جدی در کشور وجود دارد. امروز اصولگرایان در شرایطی قرار گرفتهاند که باید به این مسائل پاسخ بدهند. به عنوان مثال در دولت گذشته سخنانی را مطرح کردند و امروز سخنان دیگری مطرح میکنند. نکته دیگر اختلافاتی است که در جریان اصولگرایی پدید آمده و ما مشاهده میکنیم امروز از درون جریان اصولگرایی انتقادات جدی به دولت وارد میشود. بدون تردید این وضعیت اگر ادامه پیدا کند احتلاف در بین اصولگرایان جدیتر خواهد شد. این موضوع نشان میدهد که یکدستی قدرت ممکن است در ظاهر اتفاق خوبی باشد اما در عمل باعث بروز مشکلاتی خواهد شد.
۲۱۲۲۰
آرمان ملی نوشت : حکیمی پور گفت : آقای رئیسی باید عملکرد دولت را به صورت دقیق برای مردم توضیح بدهد و آمارهایی به مردم بدهد که مردم آن را در زندگی خود لمس کرده باشند.