شاه در اوایل سلطنت خود قصد داشت تا کدورت موجود را رفع کند. به همین خاطر هم، پدرم دکتر سید عبدالباقی مدرسی را دعوت به وزارت صحیه (بهداشت) کرد، اما ایشان هیچ وقت در آن حکومت، پُست نگرفت. در نتیجه شاه در اقدامی دیگر مراسم سالگردی را برای شهید آیتالله مدرس، در مسجد سپهسالار سابق (مدرسه عالی مطهری فعلی) برگزار کرد. التماس و درخواست که پدرم در این مجلس شرکت کند.
نهایتاً ایشان پذیرفت که به آن مجلس برویم. وقتی همراه آقاجان وارد مجلس شدیم، دیدیم که شمس قناتآبادی بالای منبر است! پدرم خیلی عصبانی شد و گفت: «لیاقت آقای مدرس، شمس قناتآبادی است؟» متولیان جلسه گفتند: کسی نبود... و درصدد توجیه برآمدند، ولی پدرم نپذیرفت و بدون اینکه بنشیند، به من گفت: «محسن برگردیم!» البته شمس قناتآبادی، فرد سخنوری بود، اما عملاً از لاتهای قناتآباد هم بود! ناگفته نماند که در آن مجلس، غلامرضا برادر شاه و وزرا و وکلای وقت هم شرکت کرده بودند.
23302
مهندس محسن مدرسی، فرزند دکتر سید عبدالباقی مدرسی و نوه شهید آیتالله سیدحسن مدرس به روزنامه جوان گفت: من اصلاً نمیتوانستم با حکومت پهلوی خوب باشم به یک دلیل خیلی ساده، چون مؤسس آن، پدربزرگ مرا کشته بود.