• 8/2/2025 5:08:18 PM
  • دسته‌بندی: سایر / چهل حدیث از امام حسن مجتبی (ع) /

چهل حدیث از امام حسن مجتبی (ع)

چهل حدیث از امام حسن مجتبی (ع)
چهل حدیث از امام حسن مجتبی (ع) به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، چهل حدیث از امام حسن مجتبی (ع) تقدیم علاقه‌مندان می‌گردد:

ـ قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبی عَلَیْهِ السَّلام : یَا ابْنَ آدْم! عَفِّ عَنِ مَحارِمِ اللّهِ تَکُنْ عابِداً، وَ ارْضِ بِما قَسَّمَ اللّهُ سُبْحانَهُ لَکَ تَکُنْ غَنِیّاً، وَ أحْسِنْ جَوارَ مَنْ جاوَرَکَ تَکُنْ مُسْلِماً، وَ صاحِبِ النّاسَ بِمِثْلِ ما تُحبُّ أنْ یُصاحِبُوکَ بِهِ تَکُنْ عَدْلاً.([۱])

امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود: ای فرزند آدم! نسبت به محرّمات الهی عفیف و پاکدامن باش تا عابد و بنده خدا باشی. راضی باش بر آنچه که خداوند سبحان برایت تقسیم و مقدّر نموده است، تا همیشه غنی و بی نیاز باشی. نسبت به همسایگان، دوستان و همنشینان خود نیکی و احسان نما تا مسلمان محسوب شوی. با افراد (مختلف) آنچنان بر خورد کن که انتظار داری دیگران همانگونه با تو بر خورد نمایند.

۲ـ قالَ (علیه السلام): وَ نَحْنُ رَیْحانَتا رَسُولِ اللّهِ، وَ سَیِّدا شَبابِ أهْلِ الْجَنّهِ، فَلَعَنَ اللّهُ مَنْ یَتَقَدَّمُ، اَوْ یُقَدِّمُ عَلَیْنا اَحَداً.([۲])

امام حسن مجتبی (علیه السلام) به دنباله وصیّتش در حضور جمعی از أصحاب فرمود: و ما دو نفر ـ یعنی حضرت و برادرش امام حسین (علیهما السلام) ـ ریحانه رسول اللّه (صلی الله علیه وآله وسلم) و دو سرور جوانان اهل بهشت هستیم، پس خدا لعنت کند کسی را که بر ما پیشقدم شود یا دیگری را بر ما مقدّم دارد.

۳ـ قالَ (علیه السلام): وَ إنّ حُبَّنا لَیُساقِطُ الذُّنُوبَ مِنْ بَنی آدَم، کَما یُساقِطُ الرّیحُ الْوَرَقَ مِنَ الشَّجَرِ.([۳])

فرمود: همانا محبّت و دوستی با ما (اهل بیت رسول اللّه(صلی الله علیه وآله) سبب ریزش گناهان ـ از نامه اعمال ـ می شود، همان طوری که وزش باد، برگ درختان را می ریزد.

۴ـ قالَ (علیه السلام): لَقَدْ فارَقَکُمْ رَجُلٌ بِالاْمْسِ لَمْ یَسبِقْهُ الاْوَّلُونَ، وَ لا یُدْرِکُهُ أَلاْخِرُونَ.([۴])

پس از شهادت پدرش امیرالمؤمنین علیّ (علیه السلام)، در جمع اصحاب فرمود: شخصی از میان شماها رفت که در گذشته مانند او نیامده است، و کسی در آینده نمی تواند هم تراز او قرار گیرد.

۵ـ قالَ (علیه السلام): مَنْ قَرَءَ الْقُرْآنَ کانَتْ لَهُ دَعْوَهٌ مُجابَهٌ، إمّا مُعَجَّلهٌ وَإمّا مُؤجَلَّهٌ.([۵])

فرمود: کسی که قرآن را ـ با دقّت ـ قرائت نماید، در پایان آن ـ اگر مصلحت باشد ـ دعایش سریع مستجاب خواهد شد ـ و اگر مصلحت نباشد ـ در آینده مستجاب می گردد.

۶ـ قالَ (علیه السلام): إنّ هذَا الْقُرْآنَ فیهِ مَصابیحُ النُّورِ وَشِفاءُ الصُّدُورِ.([۶])

فرمود: همانا در این قرآن چراغ های هدایت به سوی نور و سعادت موجود است و این قرآن شفای دل ها و سینه ها است.

۷ـ قالَ (علیه السلام): مَنَ صَلّی، فَجَلَسَ فی مُصَلاّه إلی طُلُوعِ الشّمسِ کانَ لَهُ سَتْراً مِنَ النّارِ.([۷])

فرمود: هر که نماز ـ صبح ـ را به خواند و در جایگاه خود بنشیند تا خورشید طلوع کند، برایش پوششی از آتش خواهد بود.

۸ـ قالَ (علیه السلام):إنَّ اللّهَ جَعَلَ شَهْرَ رَمَضانَ مِضْماراً لِخَلْقِهِ، فَیَسْتَبِقُونَ فیهِ بِطاعَتِهِ إِلی مَرْضاتِهِ، فَسَبَقَ قَوْمٌ فَفَازُوا، وَقَصَّرَ آخَرُونَ فَخابُوا.([۸])

فرمود: خداوند متعال ماه رمضان را برای بندگان خود میدان مسابقه قرار داد. پس عدّه ای در آن ماه با اطاعت و عبادت به سعادت و خوشنودی الهی از یکدیگر سبقت خواهند گرفت و گروهی از روی بی توجّهی و سهل انگاری خسارت و ضرر می نمایند.

۹ـ قالَ (علیه السلام): مَنْ أدامَ الاْخْتِلافَ إلَی الْمَسْجِدِ أصابَ إحْدی ثَمان: آیَهً مُحْکَمَهً، أَخاً مُسْتَفاداً، وَعِلْماً مُسْتَطْرَفاً، وَرَحْمَهً مُنْتَظِرَهً، وَکَلِمَهً تَدُلُّهُ عَلَی الْهُدی، اَوْ تَرُدُّهُ عَنْ الرَّدی، وَتَرْکَ الذُّنُوبِ حَیاءً اَوْ خَشْیَهً.([۹])

فرمود: هرکس جایگاه ـ عبادات ـ خود را در مسجد قرار دهد یکی از هشت فایده شاملش می گردد: برهان ونشانه ای ـ برای معرفت ـ، دوست و برادری سودمند، دانش واطلاعاتی جامع، رحمت و محبّت عمومی، سخن و مطلبی که او را هدایت گر باشد، ـ توفیق إجباری ـ در ترک گناه به جهت شرم از مردم و یا به جهت ترس از عقاب.

۱۰ـ قالَ (علیه السلام): مَنْ أکْثَرَ مُجالِسَه الْعُلَماءِ أطْلَقَ عِقالَ لِسانِهِ، وَ فَتَقَ مَراتِقَ ذِهْنِهِ، وَ سَرَّ ما وَجَدَ مِنَ الزِّیادَهِ فی نَفْسِهِ، وَکانَتْ لَهُ وَلایَهٌ لِما یَعْلَمُ، وَ إفادَهٌ لِما تَعَلَّمَ.([۱۰])

فرمود: هر که با علماء بسیار مجالست نماید، سخنش و بیانش در بیان حقایق آزاد و روشن خواهد شد، و ذهن و اندیشه اش باز و توسعه می یابد و بر معلوماتش افزوده می گردد و به سادگی می تواند دیگران را هدایت نماید.

۱۱ـ قالَ (علیه السلام): تَعَلَّمُوا الْعِلْمَ، فَإنْ لَمْ تَسْتَطیعُوا حِفْظَهُ فَاکْتُبُوهُ وَ ضَعُوهُ فی بُیُوتِکُمْ.([۱۱])

فرمود: علم و دانش را ـ از هر طریقی ـ فرا گیرید، و چنانچه نتوانستید آنرا در حافظه خود نگه دارید، ثبت کنید و بنویسید و در منازل خود در جای مطمئن قرار دهید.

۱۲ـ قالَ (علیه السلام): مَنْ عَرَفَ اللّهَ أحَبَّهُ، وَ مَنْ عَرَفَ الدُّنْیا زَهِدَ فیها.([۱۲])

فرمود: هرکس خدا را بشناسد، (در عمل و گفتار) او را دوست دارد و کسی که دنیا را بشناسد آن را رها خواهد کرد.

۱۳ـ قالَ (علیه السلام): هَلاکُ الْمَرْءِ فی ثَلاث: اَلْکِبْرُ، وَالْحِرْصُ، وَالْحَسَدُ; فَالْکِبْرُ هَلاکُ الدّینِ،، وَبِهِ لُعِنَ إبْلیسُ. وَالْحِرْصُ عَدُوّ النَّفْسِ، وَبِهِ خَرَجَ آدَمُ مِنَ الْجَنَّهِ. وَالْحَسَدُ رائِدُ السُّوءِ، وَمِنْهُ قَتَلَ قابیلُ هابیلَ.([۱۳])

فرمود: هلاکت و نابودی دین و ایمان هر شخص در سه چیز است: تکبّر، حرص، حسد.

تکبّر سبب نابودی دین و ایمان شخص می باشد و به وسیله تکبّر شیطان ـ با آن همه عبادت ملعون گردید. حرص و طمع دشمن شخصیّت انسان است، همان طوری که حضرت آدم (علیه السلام) به وسیله آن از بهشت خارج شد. حسد سبب همه خلاف ها و زشتی ها است و به همان جهت قابیل برادر خود هابیل را به قتل رساند.

۱۴ـ قالَ (علیه السلام): بَیْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ أرْبَعُ أصابِع، ما رَأَیْتَ بَعَیْنِکَ فَهُوَ الْحَقُّ وَقَدْ تَسْمَعُ بِأُذُنَیْکَ باطِلاً کَثیراً.([۱۴])

فرمود: بین حقّ و باطل چهار انگشت فاصله است، آنچه که را با چشم خود ببینی حقّ است; و آنچه را شنیدی یا آن که برایت نقل کنند چه بسا باطل باشد.

۱۵ـ قالَ (علیه السلام): ألْعارُ أهْوَنُ مِنَ النّارِ.([۱۵])

فرمود: سرزنش و ننگ شمردن مردم انسان را، آسان تر است از معصیت و گناهی که موجب آتش جهنّم شود.

۱۶ـ قالَ (علیه السلام): إذا لَقی أحَدُکُمْ أخاهُ فَلْیُقَبِّلْ مَوْضِعَ النُّورِ مِنْ جَبْهَتِهِ.([۱۶])

فرمود: وقتی انسان برادر مؤمن ـ و دوست ـ خود را ملاقات نمود، باید پیشانی و سجده گاه او را ببوسد.

۱۷ـ قالَ (علیه السلام): إنَّ اللّهَ لَمْ یَخْلُقْکُمْ عَبَثاً، وَلَیْسَ بِتارِکِکُمْ سُدًی، کَتَبَ آجالَکُمْ، وَقَسَّمَ بَیْنَکُمْ مَعائِشَکُمْ، لِیَعْرِفَ کُلُّ ذی لُبٍّ مَنْزِلَتَهُ، وأنَّ ماقَدَرَ لَهُ أصابَهُ، وَما صُرِفَ عَنْهُ فَلَنْ یُصیبَهُ.([۱۷]) وَ قالَ: مَنْ عَبَدَ اللّهَ، عبَّدَ اللّهُ لَهُ کُلَّ شَیْء.([۱۸])

فرمود: خداوند شما انسان ها را بیهوده و بدون غرض نیافریده و شما را آزاد، رها نکرده است. لحظات آخر عمر هر یک معیّن و ثبت می باشد، نیازمندی ها و روزی هرکس سهمیّه بندی و تقسیم شده است تا آن که موقعیّت و منزلت شعور و درک اشخاص شناخته گردد. و نیز فرمود:

هر کسی که خداوند را عبادت و اطاعت کند، خدای متعال همه چیزها را مطیع او گرداند.

۱۸ـ قالَ (علیه السلام) لِبَعْضِ وُلْدِهِ: یا بُنَیَّ! لا تُواخِ أحَداً حَتّی تَعْرِفَ مَوارِدَهُ وَ مَصادِرَهُ، فَإذَا اسْتَنْبَطْتَ الْخِبْرَهَ، وَ رَضیتَ الْعِشْرَهَ، فَآخِهِ عَلی إقالَهِ الْعَثْرَهِ، وَ الْمُواساهِ فیِ الْعُسْرَهِ.([۱۹])

به بعضی از فرزندانش فرمود: ای پسرم! با کسی دوستی و برادری بر قرار نکن مگر آن که او را از هر جهت بشناسی و مورد اطمینان باشد، پس هنگامی که چنین فردی را یافتی در همه امور با او باش.

۱۹ـ سُئِلَ (علیه السلام): عَنِ الْبُخْلِ؟ فَقالَ: هُوَ أنْ یَریَ الرَّجُلُ ما أنْفَقَهُ تَلَفاً، وَما أمْسَکَهُ شَرَفاً.([۲۰])

از حضرت پیرامون بُخل سؤال شد؟ در جواب فرمود: معنای آن چنین است که انسان آنچه را به دیگری کمک و انفاق کند فکر نماید که از دست داده و تلف شده است و آنچه را ذخیره کرده و نگه داشته است خیال کند برایش باقی می ماند و موجب شخصیّت و شرافت او خواهد بود.

۲۰ـ قالَ (علیه السلام): تَرْکُ الزِّنا، وَکَنْسُ الْفِناء، وَغَسْلُ الاْناء مَجْلَبَهٌ لِلْغِناء:([۲۱])

فرمود: انجام ندادن زنا، جاروب و نظافت کردن راهرو و درب منزل، و شستن ظروف سبب رفاه و بی نیازی می گردد.

۲۱ـ قالَ(علیه السلام):السِّیاسَهُ أنْ تَرْعی حُقُوقَ اللّهِ، وَحُقُوقَ الاْحْیاءِ، وَحُقُوقَ الاْمْواتِ.([۲۲])

فرمود: ـ مفهوم و معنای ـ سیاست آن است که حقوق خداوند و حقوق موجودات زنده و حقوق مردگان را رعایت کنی.

۲۲ـ قالَ (علیه السلام): ما تَشاوَرَ قَوْمٌ إلاّ هُدُوا إلی رُشْدِهِمْ.([۲۳])

فرمود: هیچ گروهی در کارهای ـ اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و … ـ با یکدیگر مشورت نکرده اند مگر آن که به رشد فکری و عملی و… رسیده اند.

۲۳ـ قالَ (علیه السلام): اَلْخَیْرُ الَذّی لا شَرَّفیهِ: ألشُّکْرُ مَعَ النِّعْمَهِ، وَالصّبْرُ عَلَی النّازِلَهِ.([۲۴])

فرمود: آن خوبی که شرّ و آفتی در آن نباشد شکر در مقابل نعمت ها و صبر و شکیبائی در برابر سختی ها است.

۲۴ـ قالَ (علیه السلام): یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فی هَدْمِ عُمْرِکَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّکَ، فَخُذْ مِمّا فی یَدَیْکَ لِما بَیْنَ یَدَیْکَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْکافِرُ یَتَمَتَّعُ.([۲۵])

فرمود: ای فرزند آدم از موقعی که به دنیا آمده ای، در حال گذراندن عمرت هستی، پس از آنچه داری برای آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا که مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه می باشد; ولیکن کافر در فکر لذّت و آسایش است.

۲۵ـ قالَ (علیه السلام): إنَّ مَنْ خَوَفَّکَ حَتّی تَبْلُغَ الاْمْنَ، خَیْرٌ مِمَّنْ یُؤْمِنْکَ حَتّی تَلْتَقِی الْخَوْفَ.([۲۶])

فرمود: همانا کسی تو را ـ در برابر عیب ها و کم بودها ـ هشدار دهد تا آگاه و بیدار شوی، بهتر است از آن کسی که فقط تو را تعریف و تمجید کند تا بر عیب هایت افزوده گردد.

۲۶ـ قالَ (علیه السلام): القَریبُ مَنْ قَرَّبَتْهُ الْمَوَدَّهُ وَإنْ بَعُدَ نَسَبُهُ، وَالْبَعیدُ مَنْ باعَدَتْهُ الْمَوَدَّهُ وَإنْ قَرُبُ نَسَبُهُ.([۲۷])

فرمود : بهترین دوست نزدیک به انسان، آن کسی است که در تمام حالات دلسوز و با محبّت باشد گرچه خویشاوندی نزدیکی هم نداشته باشد. و بیگانه ترین افراد کسی است که از محبّت و دلسوزی بیگانه باشد گرچه از نزدیک ترین خویشاوندان باشد.

۲۷ـ وَسُئِلَ عَنِ الْمُرُوَّهِ؟ فَقالَ (علیه السلام): شُحُّ الرَّجُلِ عَلی دینِهِ، وَإصْلاحُهُ مالَهُ، وَقِیامُهُ بِالْحُقُوقِ.([۲۸])

از حضرت (علیها السلام) پیرامون مُروّت و جوانمردی سؤال شد، فرمود: جوانمرد کسی است که در نگهداری دین و عمل به آن تلاش نماید، در اصلاح اموال و ثروت خود همّت گمارد، و در رعایت حقوق طبقات مختلف پا بر جا باشد.

۲۸ـ قالَ (علیه السلام): عَجِبْتُ لِمَنْ یُفَکِّرُ فی مَأکُولِهِ کَیْفَ لایُفَکِّرُ فی مَعْقُولِهِ، فَیَجْنِبُ بَطْنَهُ ما یُؤْذیهِ، وَیُوَدِّعُ صَدْرَهُ ما یُرْدیهِ.([۲۹])

فرمود: تعجّب می کنم از کسی که در فکر خوراک و تغذیه جسم و بدن هست ولی درباره تغذیه معنوی روحی خود نمی اندیشد، پس از غذاهای فاسد شده و خراب دوری می کند. و عقل و قلب و روح خود را کاری ندارد ـ هر چه و هر مطلب و برنامه ای به هر شکل و نوعی باشد استفاده می کند ـ .

۲۹ـ قالَ (علیه السلام): غَسْلُ الْیَدَیْنِ قَبْلَ الطَّعامِ یُنْفِی الْفَقْرَ، وَبَعْدَهُ یُنْفِی الْهَمَّ.([۳۰])

فرمود: شستن دست ها قبل از طعام فقر و تنگدستی را می زداید و بعد از آن ناراحتی ها و آفات را از بین می برد.

۳۰ـ قالَ (علیه السلام): حُسْنُ السُّؤالِ نِصْفُ الْعِلْمِ.([۳۱])

فرمود: کسی که عادت سؤال و حالت پرس و جو دارد مثل آن است که نصف علم ها را فرا گرفته باشد.

۳۱ـ قالَ (علیه السلام): إنّ الْحِلْمَ زینَهٌ، وَالْوَفاءَ مُرُوَّهٌ، وَالْعَجَلهَ سَفَهٌ.([۳۲])

فرمود: صبر و شکیبائی زینت شخص، وفای به عهد علامت جوانمردی، و عجله و شتابزدگی (در کارها بدون اندیشه) دلیل بی خردی می باشد.

۳۲ـ قالَ (علیه السلام): مَنِ اسْتَخَفَّ بِإخوانِهِ فَسَدَتْ مُرُوَّتُهُ.([۳۳])

فرمود: کسی که دوستان و برادرانش را سبک شمارد و نسبت به آن ها بی اعتناء باشد، مروّت و جوانمردیش فاسد گشته است.

۳۳ـ قالَ (علیه السلام): إنّما یُجْزی الْعِبادُ یَوْمَ الْقِیامَهِ عَلی قَدْرِ عُقُولِهِمْ.([۳۴])

فرمود: همانا در روز قیامت بندگان به مقدار عقل و درک و شعورشان مجازات می شوند.

۳۴ـ قالَ (علیه السلام): إنَّ الْقُرْآنَ فیهِ مَصابیحُ النُّورِ، وَ شِفاءُ الصُّدُورِ، فَیَجِلْ جالَ بَصَرُهُ، وَ لْیَلْجَمُ الصِّفّهَ قَلْبِهِ، فَإنَّ التَّفْکیرَ حَیاهُ الْقَلْبِ الْبَصیرِ، کَما یَمْشی الْمُسْتَنیرُ فیِ الظُّلُماتِ بِالنُّورِ.([۳۵])

فرمود: همانا در قرآن چراغ های روشنائی بخش; و شفا بخش دردها و گرفتاری های درونی وجود دارد، پس کسی که (خود را) با قرآن جلی دهد چشمانش قوی و روشن می گردد; وقلب و درون خویش را صفا خواهد داد، چون که تفکّر و اندیشه (در قرآن سبب) حیات قلبِ آگاه می باشد، همچنان که شخص روشن دل در تاریکی ها به وسیله نور چراغ حرکت می نماید و راه می رود.

۳۵ـ قالَ (علیه السلام): ألْمِزاحُ یَأْکُلُ الْهَیْبَهَ، وَ قَدْ أکْثَرَ مِنَ الْهَیْبَهِ الصّامِت([۳۶])

فرمود: مزاح و شوخی ـ های زیاد و بیجا ـ شخصیّت و وقار انسان را از بین می برد، و چه بسا افراد ساکت دارای شخصیّت و وقار عظیمی می باشند.

۳۶ـ قالَ (علیه السلام): أللُؤْمُ أنْ لا تَشْکُرَ النِّعْمَهَ.([۳۷])

فرمود: از علائم پستی شخص، شکر نکردن از ولی نعمت است.

۳۷ـ قالَ (علیه السلام): لَقَضاءُ حاجَهِ أخ لی فِی اللّهِ أحَبُّ مِنْ إعْتِکافِ شَهْر.([۳۸])

فرمود: هر آینه برآوردن حاجت و رفع مشکل دوست و برادرم، از یک ماه اعتکاف، در مسجد ـ و عبادت مستحبّی، نزد من ـ بهتر و محبوب تر است.

۳۸ـ قالَ (علیه السلام): إنَّ الدُّنْیا فی حَلالِها حِسابٌ، وَ فی حَرامِها عِقابٌ، وَفِی الشُّبَهاتِ عِتابٌ، فَأنْزِلِ الدُّنْیا بِمَنْزَلَهِ المیتَهِ، خُذْمِنْها مایَکْفیکَ.([۳۹])

فرمود: چیزهای دنیا اگر حلال باشد حساب و بررسی می شود و اگر از حرام به دست آید عذاب و عقاب دارد و اگر حلال و حرام آن معلوم نباشد سختی و ناراحتی خواهد داشت. پس باید دنیا (و موجوداتش) را همچون میته و مرداری بشناسی که به مقدار نیاز و اضطرار از آن استفاده کنی.

۳۹ـ قالَ (علیه السلام): وَ اعْمَلْ لِدُنْیاکَ کَأنَّکَ تَعیشُ أبَداً، وَ اعْمَلْ لاِخِرَتِکَ کَأنّکَ تَمُوتُ غدَاً.([۴۰])

فرمود: در دنیا ـ از نظر اقتصاد و صرفه جوئی و… ـ چنان برنامه ریزی کن مثل آن که می خواهی همیشه دوام داشته باشی، و نسبت به آخرت به نوعی حرکت و کار کن مثل این که فردا خواهی مُرد.

۴۰ـ قالَ (علیه السلام): أکْیَسُ الْکَیِّسِ التُّقی، وَ أحْمَقُ الْحُمْقِ الْفُجُورَ، الْکَریمُ هُوَ التَّبَرُّعُ قَبْلَ السُّؤالِ.([۴۱])

فرمود: زیرک ترین و هوشیارترین افراد، شخص باتقوا و پرهیزکار می باشد; أحمق و نادان ترین افراد، کسی است که تبه کار و اهل معصیت باشد; گرامی ترین و باشخصیّت ترین افراد، آن کسی است که به نیازمندان پیش از اظهار نیازشان، کمک نماید.

پی نوشت :
[۱] ـ نزهه النّاظر و تنبیه الخاطر: ص ۷۹، ح ۳۳، بحارالأنوار: ج ۷۸، ص ۱۱۲، س ۸.
[۲] ـ کلمه الإمامُ الْحَسَن (علیه السلام): ۷، ص ۲۱۱.
[۳] ـ کلمه الإمامُ الْحَسَن (علیه السلام): ۷، ص ۲۵، بحارالأنوار: ج ۴۴، ص ۲۳، ح ۷.
[۴] ـ إحقاق الحقّ: ج ۱۱، ص ۱۸۳، س ۲ و ص ۱۸۵.
[۵] ـ دعوات الرّاوندی: ص ۲۴، ح ۱۳، بحارالأنوار: ج ۸۹، ص ۲۰۴، ح ۲۱.
[۶] – بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۱۱، ضمن ح ۶.
[۷] ـ وافی: ج ۴، ص ۱۵۵۳، ح ۲، تهذیب الأحکام: ج ۲، ص ۳۲۱، ح ۱۶۶.۲
[۸] ـ تحف العقول: ص ۲۳۴، س ۱۴، من لا یحضره الفقیه: ج ۱، ص ۵۱۱، ح ۱۴۷۹.
[۹] ـ تحف العقول: ص ۲۳۵، س ۷، مستدرک: ج ۳، ص ۳۵۹، ح ۳۷۷۸.
[۱۰] ـ إحقاق الحقّ : ج ۱۱، ص ۲۳۸، س ۲.
[۱۱] ـ إحقاق الحقّ: ج ۱۱، ص ۲۳۵، س ۷.
[۱۲] – کلمه الإمام الحسن (علیه السلام): ص ۱۴۰.
[۱۳] ـ أعیان الشّیعه: ج ۱، ص ۵۷۷، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۱۱، ح ۶.
[۱۴] – تحف العقول: ص ۲۲۹، س ۵، بحارالأنوار: ج ۱۰، ص ۱۳۰، ح ۱.
[۱۵] ـ کلمه الإمام حسن (علیه السلام): ص ۱۳۸، تحف العقول: ص ۲۳۴، س ۶، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۰۵، ح ۴.
[۱۶] ـ تحف العقول: ص ۲۳۶، س ۱۳، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۰۵، ح ۴.
[۱۷] – تحف العقول: ص ۲۳۲، س ۲، بحار الأنوار: ج ۷۵، ص ۱۱۰، ح ۵.
[۱۸] ـ تنبیه الخواطر، معروف به مجموعه ورّام: ص ۴۲۷، بحار: ج ۶۸، ص ۱۸۴، ضمن ح ۴۴.
[۱۹] – تحف العقول: ص ۱۶۴، س ۲۱. بحار الأنوار: ج ۷۵، ص ۱۰۵، ح ۳.
[۲۰] ـ أعیان الشّیعه: ج ۱، ص ۵۷۷، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۱۳، ح ۷.
[۲۱] ـ کلمه الإمام حسن (علیه السلام): ص ۲۱۲، بحارالأنوار: ج ۷۳، ص ۳۱۸، ح ۶.
[۲۲] ـ همان مدرک: ص ۵۷.
[۲۳] ـ تحف العقول: ص ۲۳۳، أعیان الشّیعه: ج ۱، ص ۵۷۷، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۰۵، ح ۴.
[۲۴] ـ تحف العقول: ص ۲۳۴، س ۷، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۰۵، ح ۴.
[۲۵] ـ نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص ۷۹، س ۱۳، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۱۱، ح ۶.
[۲۶] ـ إحقاق الحقّ: ج ۱۱، ص ۲۴۲، س ۲.
[۲۷] ـ تحف العقول: ص ۲۳۴، س ۳، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۰۶، ح ۴.
[۲۸] ـ تحف العقول: ص ۲۳۵، س ۱۴، بحارالأنوار: ج ۷۳، ص ۳۱۲، ح ۳.
[۲۹] ـ کلمه الإمام الحسن (علیه السلام)، ص ۳۹، بحارالأنوار: ج ۱، ص ۲۱۸، ح ۴۳.
[۳۰] ـ کلمه الإمام الحسن (علیه السلام): ص ۴۶.
[۳۱] ـ کلمه الإمام الحسن (علیه السلام) : ص ۱۲۹.
[۳۲] ـ کلمه الإمام الحسن (علیه السلام) : ص ۱۹۸.
[۳۳] ـ کلمه الإمام الحسن (علیه السلام) : ص ۲۰۹.
[۳۴] ـ کلمه الإمام الحسن (علیه السلام) : ص ۲۰۹.
[۳۵] ـ نزهه النّاظر و تنبیه الخاطر: ص ۷۳، ح ۱۸، بحارالأنوار: ج ۷۸، ص ۱۱۲، س ۱۵.
[۳۶] ـ کلمه الإمام الحسن (علیه السلام): ص ۱۳۹، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۱۳، ح ۷.
[۳۷] ـ کلمه الإمام الحسن (علیه السلام): ص ۱۳۹، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۰۵، ح ۴.
[۳۸] ـ کلمه الإمام الحسن (علیه السلام): ص ۱۳۹.
[۳۹] ـ کلمه الإمام الحسن (علیه السلام): ص ۳۶، بحارالأنوار: ج ۴۴، ص ۱۳۸، ح ۶.
[۴۰] ـ کلمه الإمام الحسن (علیه السلام) ص ۳۷، بحارالأنوار: ج ۴۴، ص ۱۳۸، ح ۶.
[۴۱] ـ إحقاق الحقّ : ج ۱۱، ص ۲۰ س ۱، بحارالأنوار: ج ۴۴، ص ۳۰.

منبع: مجمع جهانی شیعه شناسی






امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود: ای فرزند آدم! نسبت به محرّمات الهی عفیف و پاکدامن باش تا عابد و بنده خدا باشی. راضی باش بر آنچه که خداوند سبحان برایت تقسیم و مقدّر نموده است، تا همیشه غنی و بی نیاز باشی.