روایتی جالب از مردی که همه چیز را میدانست!

به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، اگر قرار باشد دانایی نامی داشته باشد، شاید «باقر» دقیقترین لقب برای آن باشد؛ شکافنده دانش، گشاینده فهم. امام محمدباقر (ع) وارث صبری بود که از کربلا آمده بود و صاحب فهمی که آینده تشیع را ساخت.
بنابر روایت فارس، او در زمانهای میزیست که جامعه اسلامی میان انبوهی از روایتهای متضاد، فرقههای نوظهور، انحرافهای فکری سرگردان بود. باقرالعلوم، شکافنده این غبار بود؛ نه با خطابه و قدرت، که با پرسش، پاسخ، مکالمه و آموزش. از دل حلقههای علمی، شاگرد پرورد و پایههای اندیشه شیعی را استوارتر از همیشه بنا نهاد.
به بهانه ولادت این پیشوای بزرگوار (بنا بر روایتی ) مرور سه کتاب معاصر که هریک از زاویهای تازه به زندگی و سیرهی او نگریستهاند، فرصتی مغتنم است. آثاری که از روایتهای ساده و آموزنده گرفته تا رمانهایی مستند و پرکشش، تلاش کردهاند تا تصویر امامی را بازآفرینی کنند که هنوز هم برای زمانهی ما حرفهای ناتمام دارد.
«داستانهایی از زندگانی امام محمدباقر (علیهالسلام)»
کتاب «داستانهایی از زندگانی امام محمدباقر (علیهالسلام)» نوشتۀ علیرضا کربندی، اثری ساده و فشرده در معرفی زندگی، سیره و معارف امام پنجم شیعیان است. این کتاب با نثری روان و قابلفهم برای عموم، به ویژه جوانان حقیقتطلب، تلاش دارد گوشههایی از حیات پربرکت آن امام همام را به تصویر بکشد.
کتاب شامل یک مقدمه، هشت بخش اصلی و یک خاتمه است. نویسنده در مقدمه تأکید میکند که شناخت پیشوایان راستین دین، وظیفهای مهم برای جوانان مسلمان است؛ از این رو با بهرهگیری از منابع معتبر و آثار اندیشمندان، کتابی فراهم آورده که هم مختصر است و هم آموزنده.
بخش نخست کتاب به ولادت امام محمدباقر (ع) اختصاص دارد و در بخش دوم، نام، القاب و کنیههای آن حضرت مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش سوم، به بیان صفات اخلاقی و فضائل شخصیتی آن امام پرداخته میشود. گزیدههایی از سخنان گهربار امام، محتوای بخش چهارم کتاب را تشکیل میدهد.بخش پنجم به دوران امامت امام محمدباقر (علیهالسلام) و بررسی شرایط سیاسی و خلفای همعصر ایشان اختصاص یافته است. در بخش ششم، جلوههایی از سلوک معنوی آن حضرت در عرصههایی چون مناجات، مهماننوازی، اخلاق، صبر و کرامت بیان شده است.
بخش هفتم، به معرفی شاگردان برجستۀ امام باقر (ع) مانند جابر بن عبدالله انصاری، ابان بن تغلب و جابر بن یزید جعفی اختصاص دارد و در نهایت، بخش هشتم روایتی از شهادت آن امام مظلوم را بازگو میکند.این اثر، گزینهای مناسب برای آشنایی ابتدایی با زندگانی امام محمدباقر (علیهالسلام) و دریچهای ساده اما روشن به سوی معارف شیعی است.
«مردی که همه چیز میدانست»
رمان تاریخی «مردی که همه چیز را میدانست» اثر مریم بصیری، یکی از آثار شاخص تازهمنتشر شده در حوزۀ ادبیات دینی و زندگینامهای است که با نگاهی مستند و روایتمحور به زندگی امام محمدباقر (علیهالسلام) میپردازد. این کتاب که در قالب داستانی پرکشش توسط انتشارات بهنشر منتشر شده، در ۱۰ فصل با زاویه دید دانای کل نامحدود نگاشته شده و رویدادهای سالهای پایانی عمر آن امام همام، بهویژه دهه ۱۱۰ هجری قمری را روایت میکند؛ دورانی که امام بیش از هر زمان دیگر درگیر جریانهای انحرافی و غالیان افراطی در دین بود.
نویسنده با بهرهگیری از منابع معتبر تاریخی نظیر منتهیالآمال، تاریخ طبری و مکارمالاخلاق، تلاش کرده تصویری دقیق از فضای فرهنگی، اجتماعی و مذهبی آن دوره ترسیم کند. داستان از خلال شخصیتهای مختلفی روایت میشود که در مدینه و کوفه با جریانهای انحرافی و مدعیان نبوت، الوهیت و سحر و جادو روبهرو هستند؛ کسانی که با ادعاهای عجیب، در صدد برتریجویی بر امامان شیعه بودند.
از ویژگیهای مهم این اثر، پرداختن به زندگی خانوادگی و شخصی امام محمدباقر(ع) است؛ ارتباط او با همسران، فرزندان، دوستان، مخالفان و حتی خادمان خانه، همه با نگاهی انسانی و روایی ترسیم شده و گفتوگوهای ایشان نیز بر مبنای احادیث و روایات معتبر نوشته شده است. فضاسازی دقیق، توجه به جزئیات تاریخی، معماری، پوشش، خوراک و حتی پوشش گیاهی منطقه، از دیگر ویژگیهایی است که اثر را مستند، ملموس و باورپذیر کرده است.
«قلمهای بیغلاف»
رمان «قلمهای بیغلاف» اثری در حوزۀ ادبیات آیینی است که با نگاهی داستانی به زندگی پربار امام محمد باقر علیهالسلام میپردازد. نویسنده در این اثر با بهرهگیری از یک روایت تخیلی فرعی، تلاش کرده است تا در دل داستانی جذاب، ابعاد مختلف حیات سیاسی، علمی و فرهنگی امام را از آغاز امامت تا شهادت ایشان بازنمایی کند.
نکته مهم و برجسته در این رمان، تمرکز بر زوایایی کمتر دیدهشده از زندگی امام باقر(ع) است؛ بخشهایی که در منابع تاریخی یا مغفول ماندهاند یا تنها بهصورت سطحی و کلیشهای به آنها پرداخته شده است. نویسنده با روایتی متفاوت، به ویژه بر رسالت فرهنگی امام در تقویت بنیانهای اسلام و تشیع، مقابله با بدعتها، و مواجهه با جریانهای انحرافی و فرقههای نوظهور آن دوره تأکید کرده و کوشیده این مضامین را از دل روایتهای خشک تاریخی بیرون بکشد و در قالب خردهداستانهایی جذاب و باورپذیر، به مخاطب ارائه دهد.
از دیگر امتیازات کتاب، این است که داستان فرعی و تخیلی در خدمت روایت اصلی قرار دارد و آن را تحتالشعاع قرار نمیدهد؛ بلکه در کنار روایت زندگی امام، بستری برای همراهی مخاطب و عمقبخشی به فضای رمان ایجاد میکند. «قلمهای بیغلاف» نهتنها تجربهای متفاوت در روایت زندگی معصومین است، بلکه تلاشی موفق برای پیوند ادبیات داستانی با مفاهیم عمیق تاریخی و مذهبی به شمار میآید.
امام محمدباقر (ع) فراتر از یک پیشوای دینی، مفسری بود که با صبر و دانایی، چالشهای زمانه خود را پشت سر گذاشت.
نظرات