آمار نشان میدهد که میانگین میزان مشارکت در سیزده دوره انتخابات ریاست جمهوری برگزار شده ۶۶ درصد بوده است . در انتخابات دوره دهم سال ۸۸ بیشترین و انتخابات دوره سیزدهم سال ۱۴۰۰ کمترین میزان مشارکت ثبت شده است .
حال اگر میزان مشارکت کم انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را در کنار دو انتخابات مجلس سالهای ۹۸ و ۱۴۰۲ قرار دهیم که آنان نیز از جمله کمترین میزان مشارکتهای ادوار مجلس بوده است میتوان متوجه بروز پدیده بی رغبتی به استفاده از «حق انتخاب» گردید که تحت عنوان بسته شدن «پنجره مشارکت» باید از آن نام برد. اما برای جلوگیری از بسته شدن پنجره مشارکت چه باید کرد؟ طبیعتاً پله اول در این اقدام شورای نگهبان می باشد . رفتار و شیوه شورای نگهبان در تایید صلاحیت ها موتور محرکه انتخابات محسوب می شود . نگاه سلبی یا ایجابی به نامزدها می تواند انتخابات را پرشور و حرارت یا خالی از تنوع دیدگاهها و در نتیجه فارغ از هیجان نماید .اگرچه در مورد نامزدهای تایید صلاحیت شده این دوره انتخابات ابهاماتی وجود دارد و میتوان درباره علل چرایی تایید برخی و عدم تایید برخی دیگر سوالاتی را مطرح نمود اما در مجموع اینگونه به نظر میرسد که رویکرد اعضای شورای نگهبان در تایید صلاحیتها کمک به افزایش میزان مشارکت بوده است.
اما پله دوم رفتار تبلیغاتی نامزدهای انتخابات است . آیا نامزدها میتوانند کشش لازم را برای دهندگان به وجود آورند تا آنان را به پای صندوق آورند؟ اگرنامزدهای ریاست جمهوری نتوانند برنامهها و دیدگاههای خود را به درستی برای مخاطبان تشریح نمایند و یا غیر واقع بودن بینانه بودن اظهارات از سوی رای دهندگان احساس شود امکان جذب رای به شدت کاهش مییابد و یا در بهترین حالت منجر به افزایش رای سفید و یا باطله میگردد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری در شرایطی متفاوت از گذشته خواهد بود، انتخاباتی که علاوه بر تعیین رئیس جمهور جدید به ما میگوید که نگاه به آینده چگونه است؟ آیا پنجره میزان مشارکت را باید بسته شده دید یا پنجره کماکان باز است؟ از این منظر وظیفه همگانی تلاش برای افزایش هرچه بیشتر مشارکت در سه مرحله است .
اول - افزایش میزان مشارکت فراتر از ۴۸ درصد دوره قبل
دوم - چاره جویی برای چگونگی رسیدن به ۶۶ درصد میانگین مشارکت انتخابات ادوار گذشته ریاست جمهوری
سوم - ایجاد شور عمومی برای تکرار ۸۴ درصد مشارکت ( بالاترین میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری )
نباید فراموش کرد که اگر برای جلوگیری از بسته شدن پنجره جمعیت مخاطب اصلی جوانان می باشد ، در انتخابات هم برای جلوگیری از بسته شدن «پنجره مشارکت» توجه اصلی باید به جوانان و رای اولی ها معطوف گردد . تحلیل آمار مجموعه انتخابات برگزار شده در پس از انقلاب نشان می دهد بیشترین عدم تمایل به رای دهی اختصاص به جوانان دارد. بنابر این جلب توجه و ایجاد اشتیاق در این قشر برای حضور در انتخابات نیازمند اتخاذ روش های جدید ، ادبیات به روز و زبانی قابل فهم برای آنان دارد .
در روزهای سپری شده از فرصت تبلیغاتی و به ویژه سه مناظره انجام شده نشانی از آنکه نامزدهای انتخاباتی متوجه ضرورت بازماندن «پنجره مشارکت» شده باشند دیده نمی شود . باید امیدوار بود با استفاده از فرصت باقی مانده تغییر کیفی در رفتار تبلیغاتی نامزدها صورت پذیرد و نتیجه آن در دو مناظره باقی مانده دیده شود .
4949
نکته حائز اهمیت این دوره انتخابات درصد میزان مشارکت است.