همانجایی که حتی با ۱۰درصد صرفهجویی، باز هم سهم اصلی آب کشور یعنی ۸۰درصد را دارا خواهد بود. مساله این است که هر وقت بحران آب بالا میگیرد، اولین جایی که باید در مصرف صرفهجویی کند، شهرها هستند.
مشکل در پر و خالی شدن استخرها نیست که گاهی یک ماه به یک ماه ممکن است آبشان عوض شود، مشکل در بخش کشاورزی است که ممکن است یک مزرعه کوچک، در هر روز به اندازه یک استخر بزرگ آب مصرف کند. مساله بحران آب در ایران هیچ راهحلی ندارد جز اینکه در سهم آب حوزه کشاورزی تغییری رخ دهد و این میسر نیست جر اینکه، نوع کشت و شیوه آبیاری در این بخش تغییر کند ولی به نظر میرسد به چند دلیل چنین انتظاری دست نیافتنی است؛ اول اینکه هر چه زمان میگذرد، حجم بیاعتمادی نسبت به برنامههای حاکمیتی کمتر میشود.
دوم، شاغلین بخش کشاورزی، گاهی در به کار بردن خشونت بسیار بیپروا هستند و این را در نزاعهای مشهور کشاورزان بر سر نوبت آب که به کاربرد بیل ختم میشود میتوان دید و چه کسی است که جرات داشته باشد در این حوزه از تغییر الگوی کشت و مصرف آب سخن بگوید و سوم، در این چند دهه شواهد متعددی بر آن وجود دارد که انتقال برای مصرف در مناطقی خاص صورت گرفته که بهطور تاریخی صاحب این سهم از آب نبودهاند و در این چند ساله به طرز حیرتانگیزی سرسبز شدهاند. در هر صورت اگر فکری به حال مصرف آب کشاورزی نکنیم، بحرانها هر روز افزونتر و غیرقابل حلتر خواهد شد.
21302
روزنامه اعتماد با اشاره به بحران کم آبی نوشت:مشکل نه در مصارف شهری و استخرها و نه در مصارف صنعتی مانند ذوبآهن که در مصرف آب در حوزه کشاورزی است. همانجا که سال گذشته در اعتراضات اصفهان شاهد بودیم و قبل از آن در اعتراضات خوزستان. هر دوی این اعتراضات و بیشتر اعتراضات به حوزه کشاورزی برمیگردد، همانجایی که بیشترین سهم آب کشور را مال خود کرده و اتفاقا اگر قرار است بحران خشکسالی را حل کنیم، در این حوزه است که باید صرفهجویی کنیم.