وی گفت: روز حادثه بعد از آنکه کلاسم تمام شد به خانه دوستم رفتم. غروب بود که از آنجا خارج شدم تا به خانه خودمان برگردم و درحالیکه منتظر تاکسی بودم، خودروی پرایدی بوق زد و من مسیرم را گفتم. به گمان اینکه مسافرکش است سوار ماشین وی شدم و راننده که پسری جوان بود حرکت کرد اما در بین راه ناگهان تغییر مسیر داد. من هم به او اعتراض کردم و راننده مدعی شد بهدلیل ترافیک از مسیر دیگری میرود تا مرا زودتر به مقصد برساند. من اما به او مشکوک شده بودم چون رفتارهایش عادی بهنظر نمیرسید. به همین دلیل بود که از او خواستم توقف کند تا پیاده شوم اما او توجهی نکرد و به راه خود ادامه داد.
وی ادامه داد: خیلی ترسیده بودم و با راننده درگیر شدم. سپس با مشت به شیشه ماشین کوبیدم تا راننده خودروهای عبوری و رهگذران متوجه شوند و به دادم برسند. خوشبختانه تلاشم نتیجه داد و رانندهای متوجه شد که پرایدسوار مرا گروگان گرفته است. به همین دلیل شروع کرد به تعقیب راننده ماشینی که من گروگانش بودم اما راننده گروگانگیر توجهی به این موضوع نکرده و به راهش ادامه داد.
دختر ۱۲ساله ادامه داد: سرانجام وقتی راننده گروگانگیر قصد داشت وارد ورودی یکی از بزرگراهها شود ناچار شد سرعتش را کم کند و در همان لحظه بود که با مشقت فراوان قفل در را باز کرده و خودم را به پایین انداختم و رانندهها به کمکم آمدند. جوان پرایدسوار هم از ترسش گریخت.
با این شکایت، پروندهای در اینباره تشکیل شد و گروهی از مأموران پلیس آگاهی تهران با دستور بازپرس جنایی تحقیقات خود را برای بازداشت راننده گروگانگیر آغاز کردند که پس از بررسی تصاویردوربین مداربسته بزرگراهها مشخصات خودروی پراید را بهدست آورده و متهم را دستگیر کردند.
اگرچه او در ابتدا جرم خود را انکار میکرد اما وقتی با شواهد و مدارک علیه خودش روبهرو شد ادعای عجیبی مطرح کرد و گفت: وقتی شاکی بهعنوان مسافر سوار ماشینم شد از او خوشم آمد. هیکلش درشت بود و من اصلا فکرش را نمیکردم ۱۲سال داشته باشد. گمان میکردم حدود ۲۰سال سن داشته باشد به همین دلیل قصد داشتم به او پیشنهاد دوستی بدهم و بعد از آشنایی به خواستگاریاش بروم اما وقتی با پیشنهاد من مواجه شد ترسید و وحشت زده خودش را به بیرون از ماشین پرتاب کرد.
متهم بازداشت شده و تحقیق از او ادامه دارد.
21302
همشهری نوشت :چند روز قبل دختری ۱۲ساله به همراه پدر و مادرش راهی اداره پلیس شد تا از راننده خودروی پرایدی به اتهام آدمربایی شکایت کند.