به گزارش خبر باز ، همه چیز از یک نامه شروع میشود، نامهای که خطاب به رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره و بازرسان و ناظران سازمان نظام روانشناسی و مشاوره نوشته میشود، این نامه به موضوع آزار و تعرض برخی از مشاوران و رواندرمانگران به درمانجویان اشاره داشت. نامهای که همزمان از شروع کارزاری در همین خصوص خبر میدهد.
در بخشی از متن این نامه آمده است: «خوشبختانه در سالهای اخیر حرفۀ مشاوره و رواندرمانی روزبهروز بیشتر در کشور ما موردتوجه، اعتماد و پذیرش مردم قرارگرفته است. ضعف نظارت، کنترل و مجازات آزار و تعرّض جنسی در اتاق درمان، نهتنها لگدمال کردن تهماندۀ امید و اعتماد درمانجویان نیازمند کمک که خیانت به اعتماد عمومی و سایر درمانگران امین و درستکار است هر چقدر نفوذ هنجارهای فرهنگی و اجتماعی جنسیتزده و مردسالارانه و واکنشهای سکوت، انکار، پنهانکاری، نادیده گرفتن و ناچیز قلمداد کردن آزار و تجاوز در جامعۀ کلان و در صنف مشاوره و روانشناسی بیشتر باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که درمانگر در اتاق درمان از اصول مشخص حرفۀ رواندرمانی عدول کند و به ارتباط جنسی با درمانجوی خود مبادرت ورزد».
حامد بیدی، بنیانگذار سایت کارزار بابیان اینکه کارزار به یکی از ابزارهایی تبدیل شده است که کنشگران اجتماعی در کنار سایر ابزارها برای رسیدن به مطالبات مدنی قدمهای مؤثری بردارند، گفت: پلتفرم کارزار به بیش از ۱۶ میلیون امضا رسید و حدود ۹ هزار مطالبه تاکنون میزبانی کرده که نشاندهنده استقبال بالا و اعتماد مردم به این سازوکار است. همچنین استارتاپ اجتماعی کارزار تمام تلاش خود را کرده تا شرایطی فراهم آورد تا حد ممکن فرایند مطالبه گری که کاربران آغاز میکنند تسهیل شود.
او در ادامه افزود: کارزار یا راهاندازی کمپینهای جمعآوری امضا در همه جای دنیا یکی از روشهای مرسوم کنشگران برای آگاهی بخشی به یک موضوع است و گاهی کارزارها بهانهای برای به اشتراکگذاری یک محتوا میشود.
مینا اورنگ، روانشناس و پژوهشگر و نویسنده این کارزار بابیان اینکه این کارزار تاریخچه طولانی دارد، گفت: بسیاری از دانشجویان روانشناسی آزار و بهرهکشی جنسی اساتید خود را تجربه کرده یا دربارۀ آن شنیدهاند اما اغلب اوقات استاد به خاطر موقعیت قدرت در مظان اتهام نبوده است اما پس از آذر ۱۳۹۹ و ورود جنبش «می تو» به ایران روایاتی از شماری از درمانجویان که توسط رواندرمانگر خود مورد تجاوز قرارگرفته بودند مطرح شد این مسئله جدیتر شد.
وی ادامه داد: در واکنش به شکلگیری جو عمومی در فضای مجازی، سازمان نظام روانشناسی اطلاعیه داد و به خطای اخلاقی و حرفهای دو رواندرمانگر صاحب مجوز اعتراف کرد اما دیگر رواندرمانگران خاطی همچنان به فعالیت خود در این حوزه ادامه میدهند. مسئولان سازمان نظام روانشناسی و مشاوره این مباحث را به روانشناسان بدون مجوز و زرد اینستاگرامی محدود میکنند برای همین خیلی مهم بود که این مسئله به رسانههای داخلی وارد شود تا بحثی اجتماعی رخ دهد و مسئولان اقدام لازم را انجام دهند.
اورنگ با اشاره به جمعآوری ۳۶۶۱ امضا در مدت دو هفته برای این کارزار، این امر را نشاندهنده تبدیلشدن این مطالبه به یک مسئله اجتماعی خواند و اظهار کرد: در کشورهای غربی این قضیه بهشدت کنترل میشود و با کنترل کیفیت روند دریافت مجوز، آموزش و قانونهای حساس، کارآمد و متناسب و مسئولان پاسخگو این قضیه را بهخوبی مدیریت میکنند اما در کشور ما سازمانهای مسئول، کارآمد و مسئولیتپذیر نیستند و درنتیجه این مشکلات به فضای مجازی سرازیر میشوند.
وی با انتقاد از روند دریافت مجوز در ایران گفت: سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، بهزیستی و چند جای دیگر مسئول صدور مجوز هستند و هرکسی میتواند بهراحتی مجوز دریافت کند و روند نظارت و بازرسی پس از دریافت مجوز نیز ضعیف و ناکارآمد است و دریافت مجوز بیشتر سلیقهای است که نشاندهنده خلأهای قانونی و نظارتی جدی در نظام روانشناسی است.
علت عدم مواجهه با آزارگری جنسی، فرهنگ سرزنش قربانی و خلأهای قانونی است
در ادامه نیره توکلی، جامعهشناس و پژوهشگر مطالعات زنان گفت: همانطور که تعریف خشونت علیه زنان تنها به خشونت و آزار جسمی خلاصه نمیشود و آزار جسمی شاید بارزترین نمود خشونت علیه زنان باشد گستره تعریف خشونت و اینکه چه چیزی خشونت را تعریف کنیم بسیار گسترده است بنابراین آزار گری هم تنها یکشکل ندارد و هر نوع رابطه یکطرفه بدون رضایت شخصی که در موقعیت عقلی، عاطفی، سنی و بلوغ کامل باشد و بتواند صلاح خود را تشخیص بدهد میتواند آزارگری جنسی باشد.
وی افزود: فرهنگ سرزنش قربانی و خلأهای قانونی خیلی زیاد افراد را با خشونت و آزارگری جنسی مواجه کند.
توکلی با اشاره به اهمیت ویژه حوزه رواندرمانگری اظهار کرد: اگر در مواقع عادی در حوزه پزشکی با آزار پزشکان مواجه شویم فاش کردن این مشکل آسانتر از آزار توسط رواندرمانگران است چون مددجویی برای رواندرمانی هنوز تابو است و در صورت فاش کردن آزار ابتدا باید پاسخگوی علت حضور در مطب رواندرمانگر باشند که این امر در کنار سرزنش قربانی برای همه قربانیان به اشکال مختلف رخ میدهد.
وی بابیان این جمله که پشت درهای بسته میتواند امنترین نقاط و درعینحال خشنترین نقاط باشند و آزارگری بهشدت در آنجا رواج داشته باشد، گفت: یکی از راهکارهایی که برای محیطهای خشونت زا در کشورهای دیگر اندیشیده شده نظارت است. نظارت حتی بر خانواده اعمال میشود بهاینترتیب که خشونت برای زنان، کودکان، سالمندان و ناتوانان رخ ندهد و درواقع هویت اجتماعی این افراد به رسمیت شناخته میشود.
توکلی با تأکید بر لزوم بررسی همه روایتها و تناسب میان مجازات با جرم، بیان کرد: فردی اگر اعتراف کند که پایش لغزیده اگر مجازات چنان سنگین باشد پیدا کردن حقیقت بسیار مشکل خواهد بود و اعدام و مجازات مشابه افراد را بهدروغ گفتن برای فرار از مجازات مصمم میکند.
نظام روانشناسی نوپاست و به رشد بایسته خود نرسیده است
محمد خان احمدی، محقق و رواندرمانگر، آزارگری توسط رواندرمانگران را موضوعی اخلاقی دانست و افزود: همانطور که این موضوع در حرفۀ پزشکی موردبحث قرارگرفته و به جایگاه خوبی رسیده باید در مورد مشاوره و رواندرمانی هم مطرح شود که اخلاق کجا قرار میگیرد و چه راهکارها و استراتژیهایی برای محافظت از درمانجو در برابر رواندرمانگر استفاده شود.
وی با اشاره به تدوین اصول اخلاقی سازمان جهانی بهداشت برای پزشکان گفت: خودمختاری، سودمندی، نا زیانمندی و عدالت اصول چهارگانه اخلاقی است که متأسفانه در منشور سازمان نظام روانشناسی این اصول اخلاقی دیده نمیشود و منشور اخلاقی سازمان نظام بیشتر یک تعهدنامه است تا شیوهنامه اخلاقی. با توجه به اینکه نظام روانشناسی نوپاست و به رشد بایسته خود نرسیده این اصول میتواند برای حوزه روانشناسی هم کاربرد داشته باشد.
خان احمدی از فرهنگ بهعنوان عامل اصلی آزار توسط برخی از رواندرمانگران نام برد و اظهار کرد: نحوه چگونگی ارتباط یک مرد با دیگر افراد جامعه باید از کودکی آموزش داده شود. اینکه جامعه از ابتدا روابط غلطی را تحت عنوان تابو در ذهن زن و مرد جا انداخته و ما با آن بزرگشدهایم و این تصورات پس از ورود به جامعه و برخورد با جنس مخالف برای خیلی از افراد جامعه هنوز حلنشده است.
وی ادامه داد: برخی از پسران در جامعه ما به خانمها با دید موجوداتی فضایی و منشأ ارضا تمام نیازهای مردان نگاه میکنند و خیلی از درمانگرهای ما هنوز همان تصورات قدیم را دارند و تحت تأثیر تصورات قالب هستند. ما باید از روابط تعریف درستی داشته باشیم تا از کودکی به بچهها یاد بدهیم که چگونه به جنس مخالف به یکچشم نگاه کنند و باهم برخورد کنند.
این محقق بیان کرد: ما این اشتباهات را از فرهنگ خود در ذهن داریم و متأسفانه نمیدانیم محیط درمان برای چه کاری است. یک مراجع نیازی به دانستن حقوق خود ندارد، بلکه باید حقوق انسانی خود را بشناسد و ما باید بهعنوان انسان مرزهای خود با دیگران را بشناسیم و اگر کسی از این مرز خارج شد بدانیم که به حریم ما تجاوز میکند.
نگاه به اخلاق حرفهای خلاء دارد
افرا عسگری، روانشناس بالینی با تأکید بر لزوم آشنایی درمانجو با اتفاقات پیرامون درمان گفت: برخی درمانجویان ممکن است متوجه رد شدن درمانگر از مرزهای اخلاقی نشوند و برخی اعمال را بخشی از روند درمان تصور کنند.
وی آموزش را امری دوجانبه دانست و افزود: آموزش باید در سطح اجتماع هم جایگاهی برای خود پیدا کند اما درزمینهٔ دانشگاهی واحدی به نام اخلاق حرفهای در مقطع ارشد است که در مورد بایدها و نبایدها صحبت میشود اما آنقدر دقیق نیست و افراد درگیر آن نمیشوند.
عسگری افزود: درمانگر باید تحت آموزش، درمان و نظارت مداوم باشد و درمانگری که این موارد را طی میکند احتمالاً درمانگر متعهدتری خواهد بود.
وی بابیان اینکه گاهی درمانگر هم به وقایع پیشآمده در فرایند درمان آگاه نیست، گفت: اتفاقاتی که در اتاق درمان رخ میدهد بسیار پیچیده است و اگر درمانگر تحت نظارت قرار نگیرد ممکن است وقایع درون اتاق درمانگر به شکلی رخ دهد که درمانگر آگاهی از آن نداشته باشد و به شکلی از تجاوز تبدیل شود که الزاماً از سر خباثت و یا رفتاری از پیش تعیینشده نباشد.
عسگری اظهار کرد: بحث قانون و آموزش دو حوزه بسیار مهم هستند. اتاق درمان یک فضای دربسته است و کسی از آن خبر ندارد و تا مراجع نداند چه حقوقی دارد و چه اتفاقی اشتباه است قانون نمیتواند پیگیری کند. به همین دلیل نگاه به اخلاق حرفهای باگ دارد و اخلاق هیچوقت قدرت زیادی ندارد مگر وقتیکه قانون باشد.
آزار جنسیتی نگاه تکجنسی نیست
رایحه مظفریان ،جامعهشناس، پژوهشگر و فعال حقوق زنان با تأکید بر لزوم شکلگیری فضایی برای گفتمانهایی در حوزه آزارگری گفت: نمیتوان آزار را یکطرفه دید و گفت این آزارها تنها توسط درمانگر صورت گرفته بلکه در برخی مواقع مراجعان شرایطی را ایجاد کردهاند که درمانگر ممکن است در پذیرش آن فرد معذب باشد.
وی نگاه یکطرفه در حوزه آزار را از انصاف به دور دانست و افزود: آزار جنسی مردسالارانه و تکجنسی نیست اما با توجه به اینکه اکثریت فاعلیت را امری مردانه میدانند انتظار ما این است که عمده آزار از طرف مردان باشد و اگر خانمی بهعنوان درمانگر مراجع را مورد آزار قرار دهد اثبات آن کمی مشکل است.
مظفریان راه رسیدن به حقوق برابر یا عدالت جنسیتی را توجه به مسائل اقلیتی دانست و ادامه داد: در خشونتهای خانگی ما با حدود ۹۶ درصد خشونت خانگی از سمت مردان به زنان مواجه هستیم ولی کسی از آن ۴ در صد که خشونت زنان علیه مردان است نمیپرسد و ما به عنوان فعال حقوق زنان برای داشتن جامعه برابر باید به اقلیتها توجه کنیم.
وی با انتقاد از عدم نگاه برابر طلبی نسبت به مرد و زن در این کارزار گفت: زنان باوجود تمام سختیها و تبعیضات بیش از مردها شجاعت صحبت در مورد مسائل دارند کما اینکه در مورد خشونتهای خانگی مردان کمتر از آن سخن میگویند به همین دلیل نگاه اکثریت جامعه بر این سمت است که بیشتر آزارها و تجاوزها از طرف مردان صورت میگیرد.
مظفریان اظهار کرد: چون زنان قوانین حمایتی ندارند و حتی قوانینی هستند که زنان را گاهی مجبور به سکوت میکنند بنابراین همه این موضوعات نشان میدهد که نهتنها نیازمند این هستیم که زنان را قدرتمند کنیم و قوانین حمایتی و آموزشی را در کنار هم انجام دهیم بلکه باید طیف دیگر جامعه را مورد خطاب قرار دهیم که اگر مردی اقدام به آزار کرده کار خود را پذیرفته و بهجای طرد شدن اصلاح و به جامعه بازگردد.
4747
«اگر در مواقع عادی در حوزه پزشکی با آزار پزشکان مواجه شویم فاش کردن این مشکل آسانتر از آزار توسط رواندرمانگران است چون مددجویی برای رواندرمانی هنوز تابو است و در صورت فاش کردن آزار ابتدا باید پاسخگوی علت حضور در مطب رواندرمانگر باشند که این امر در کنار سرزنش قربانی برای همه قربانیان به اشکال مختلف رخ میدهد.»